مهریه ی زن بهایی

در کتاب گنجینه ی حدود و احکام بهاییان آمده: " مهر به اعتبار زوج است. اگر شهری است ذهب (طلا) و اگر روستایی است فضّه (نقره)"[1]

بنا به دستور بهاءالله اگر یک مرد شهری بخواهد ازدواج کند، مهریه ی زنش را باید 19 مثقال طلا انتخاب کند و اگر مرد روستایی بخواهد همسری را برای خود انتخاب کند ، باید مهریه ی او را 19 مثقال نقره ، تعیین کند.

بهاءالله گفته است اگر طرفین بخواهند مهریه را بیشتر از حد تعیین شده قرار دهند ، باید به مضرب عدد 19 افزایش دهند.[2]

اما جایز نیست از 95 مثقال تجاوز کنند.[3]

اولاّ در مسلکی که از یک سوی، مدعیّ تساوی حقوق زن و مرد است و از سوی دیگر، مدّعای جدید بودن در تمام شئون دارد، چرا باید مردان به زنان مهریه پرداخت کنند؟ چرا زنان مهریه نمی دهند؟ اگر ادعا بر تساوی و عدم رجحان جنسی بر جنس دیگر است ، یا نباید هیچ کدام مهریه پرداخت کنند یا هر دو مکلف به پرداخت باشند تا تساوی رعایت گردد.

ثانیا وقتی بهاییت نمی تواند حتی در میان زنان بهایی تساوی را رعایت کند، چگونه مدعی رعایت تساوی حقوق زنان با مردان در سطح جهانی می شود؟

برای روشن تر شدن ماجرا تصوّر کنید یک مرد شهری و یک مرد روستایی، دو خواهر را برای همسری خود انتخاب کنند . آنگاه مهریه ی یکی از دو خواهر می تواند 95 مثقال طلا باشد و مهریه ی دیگری، حداکثر 95 مثقال نقره.

وقتی دو خواهر از نظر احکام بهاییت نتوانند از حقوق مساوی بر خوردار باشند، چه امیدی برای تساوی حقوق زن و مرد باقی می ماند؟

عضویت زنان بهایی در بیت العدل

از نظر بهاییت، زنان حق عضویت در جمع نه نفره ی بیت العدل را ندارند و عضویت ایشان در آن، حرام و غیر ممکن است.[4]

در کتاب گنجینه ی حدود و احکام بهاییان فصلی تحت این عنوان آمده است:«در این که اعضای بیت عدل عمومی باید از رجال باشند[5] »

اگر بحث تساوی حقوق زنان و مردان در کلیه ی شئون مطرح است، چرا زنان نمی توانند عضو بیت العدل باشند؟ چرا تنها به زنان اجازه ی رای دادن به آقایان داده شده است و ایشان حق انتخاب شدن ندارند؟

نکته ی ظریف دیگری که می توان از محرومیّت زنان در عضویّت بیت العدل ، استنباط کرد، این است که شاید مردان بهایی ، تنها مشارکت و تساوی حقوق را در کلیه ی شئون بشری [6]برای زنان قائل هستند و در شئون الهی، زنان را به شایستگی مردان نمی دانند. هر چند همانطور که بررسی گردید، در شئون بشری نیز این تساوی رعایت نشده است.

برگرفته از کتاب آواز دهل از مسعود بسیطی و زهرا مرادی

پی نوشت ها
[1] - اشراق خاوری، عبدالحمید گنجینه حدود و احکام.{تهران}: موسسه ملی مطبوعات امری، چاپ سوم، 128 بدیع، باب 17 ص169.
[2]- اگر فقیر است یک واحد می دهد و اگر اندک سرمایه دارد دو واحد می دهد اگر با سر و سامان است سه واحد می دهد اگر از اهل غنا است چهار واحد می دهد و اگر در نهایت ثروت است پنج واحد می دهد. فی الحقیقه بسته به اتفاق میان زوج و زوجه و ابوین است: همان کتاب، باب17،ص168
[3]- نوری حسین علی{بهاءالله} اقدس {بی جا} مرکز جهانی حیفا، 1995م ،بند66/ص60
[4] - اشراق خاوری، عبدالحمید. گنجینه حدود و احکام.{تهران} موسسه ملی مطبوعات امری، چاپ 128 بدیع /باب27،ص219.
[5] - همان کتاب باب 27، ص219.
[6] - بخشی از پیام بیت العدل در 20 جون 2008" در مسیر توان دهی به زنان ایران برای مشارکت متساوی آنان در جمیع شئون و مجهودات بشری"

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید