سلام بر تو اي قاصد سبز بهاري و اي ناجي فريادها
سلام بر تويي كه تنها انديشه‌ي سبز آمدنت در هر آدينه شيفتگان بي‌قرارت را آرام مي‌سازد.
مولاي من، اي كيمياي سعادتم، چشمان زنگار گرفته و غبارآلود دنيا به تو دوخته شده تا بيايي و با گام‌هاي استوارت جهانيان را از زنجيرهاي اسارت و ذلّت نجات دهي و پرچم سرافراز توحيد را در سر تا سر عالم برافراشته سازي.
مهدي جان! شبهاي تيره و ظلمت گرفته‌ي ما در انتظار طلوع خورشيد تواند تا بيايي كه حضورت پاياني براي ظلم و ستم ، قتل،غارت و نفرت و بي‌عدالتي است.
اي حجت خدا و اي درّ يگانه‌ي عالم! نيلوفر وجود كودكان مظلوم و يتيم جهان در انتظار نگاه پدري مهربان است كه بيايد و لبخند شادي را بر لبهاي بي‌رنگ‌شان بنشاند.
پس خدا كند كه بيايي كه با استشمام طراوت آمدنت هزاران هزار بهار شكوفا مي‌شود و شميم نفس‌هايت آسمان بي فروغ‌مان را ستاره‌باران مي‌كند.
مولاي من! عاشقانت هر روز با تكرار الفباي عشق تو تجديد پيمان مي‌كنند تا هنگامه‌ي ظهورت فرارسد.
به اميد آن روز