نام كتاب: خورشيد مغرب
نويسنده: محمدرضا حكيمي
چاپ و نشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامي
بعثت، فرود آمدن نور است در طبيعت، غدير، تداوم حكومت نور است در زمين، عاشورا، ذبح عظيم است براي نجات دادن حكومت نور و مهدي، انفجار نور است در استغراق ظلمت. هر چه جهان ظلماني‌تر گردد، و تاريك‌تر شود، طلب روشنايي لازم‌تر و محسوس‌تر خواهد شد. هنگامي كه آفاق را ظلمت فراگيرد، نورشناسان نورطلب به پا مي‌خيزند، و به بيداري جامعه و آماده‌سازي ياران مهدي دست مي‌يازند، تا همه در جستجوي خاور انوار برآيند و تا به طلب«طلعت رشيده» و«عزّه‌ي حميده» بشتابند، و تا دست نياز به درگاه خداي بي‌نياز بردارند و آن ذخيره‌ي الهي، و منجي نهايي را بطلند.
.... و روزي ، امواج اين واقعه‌ي بزرگ، در جام خورشيد خواهد ريخت و نسيم‌ها از كران تا كران دشتها و آباديها بر فضاي چنان دولتي خواهد وزيد و درختان در چنان روزگاري جوانه خواهد زد و گل‌ها در عصمت آن ايام خواهد شكفت و جويبارها و نهرها و رودها، در آن ايام بركت‌خيز جاري خواهد شد....
«خورشيد مغرب» در چهارده فصل نگاشته شده و در تمام فصول اين آرمان والا كه عامل سعادت مادي و معنوي مردم است، همواره در نظر نويسنده كتاب بوده است.
فصل اول اين كتاب به ميلاد حضرت مهدي عليه‌السلام و گفتار پنج تن از مورخان و عالمان در اين‌باره و در فصل دوم به شمايل و سيرت آن حضرت پرداخته است. غيبت موضوع فصل سوم مي‌باشد و در فصل چهارم برخي از بشارتها و پيشگويي‌هايي كه درباره‌ي حضرت مهدي عليه‌السلام و ظهور او در كتابهاي مقدس و آثار پيشين و سخنان حكماي قديم رسيده را بازگو نموده است.
دو فصل بعدي به بيان اين موضوع پرداخته است كه مسئله‌ي حضرت مهدي عليه‌السلام و ظهور او منحصر به اهل يك مذهب از مذاهب اسلامي يعني شيعه نيست بلكه كتابها و مدارك همه‌ي مذاهب اسلامي ديگر :حنفي، شافعي، مالكي و... نيز سرشار است از روايات نبوي كه درباره‌ي حضرت مهدي عليه‌السلام و ظهور او رسيده است. و نام شماري از كتابهاي مهم از اهل سنت و سخنان اهل سنت در اين‌باره و نيز كتابهاي شيعه و ... بيان گرديده است.
فصل هفتم با عنوان «قرآن كريم» 10 آيه از قرآن كريم را كه راجع به حضرت مهدي عليه‌السلام را ياد نموده و فصل هشتم به سوره‌ي قدر، صاحب شب قدر، قرآن و شب قدر، حضرت علي عليه‌السلام و شب قدر و... پرداخته است.
«علوم عقلي» عنوان فصل نهم است كه مسائل مهدويت را از ديدگاههاي اين علوم بيان نموده و درفصل بعدي به مسئله ي طول عمر حضرت در علوم تجربي پرداخته است. اين كه آيا دليل عقلي يا برهاني علمي، يا قانوني آزمايشي و صددرصد كلي وجود دارد كه ثابت كند طول عمر امري است محال و غيرقابل وقوع يا نه و اين كه تجربه‌ي بشري در طول تاريخ بزرگ انسان چه حكم مي‌كند و... مسائلي است كه دراين فصل بيان شده است.
عنوان فصل يازدهم:در فلسفه‌ي تربيتي و سياسي» است. در اين فصل آمده است كه در نظام اسلامي، تربيت(رهبري و اداره‌ي فرد) و سياست (رهبري و اداره‌ي اجتماع) دوشادوش حركت مي‌كنند براي اداي«رسالت بزرگ» و با توجه به اساس هدايت اسلامي، كه نعليت يافتن و تداوم و پذيرفتن آن-در مصداق صحيح خود- به نشر تربيت و سياست اسلامي است با هم، و اين دو، به وجود و حضور قرآن و امام در جامعه بستگي دارد، به اين موضوع پرداخته كه كار در «عصر غيبت» چگونه است و تكليف چيست؟
فصل بعدي هم با عنوان «غيبت مقاومت نه غيبت تسليم» به پايه‌ي مقاومت ، شب‌قدر سيماي مقاومت، تعاليم مقاومت آموزان، حضور ذهني و عيني مقاومت و مقاومت در ابعاد تكليف پرداخته و سپس ابعادي از مقاومت چون بعد دينداري، بعد دين‌آموزي، بعد فرهنگي و.... را بيان كرده است.
انتظار موضوع فصل سيزدهم مي‌باشد كه به موضوع انتظار معناي آن و ابعاد عقيدتي (توحيد، نبوت، قرآن، امامت، عدل و معاد) و ابعاد عملي آن (دينداري، پارسايي، امربه معروف و نهي از منكر، اخلاق اسلامي و...) پرداخته است.
«در طلب خورشيد» عنوان آخرين فصل اين كتاب مي‌باشد، در اين فصل آمده است كه انسان سرگشته‌ي آخر‌الزمان، كه از همه‌ي مسلك ها و قدرتها نوميد گشته است، در طلب آرمان رهايي مي‌خروشد و در جستجوي پناهي روحي و معنوي و تكيه‌گاهي و جواني و فطري به هر سوي مي‌رود. او به اميد طلوع طليعه‌اي غيبي، روز مي‌شمارد . آيا بشريت در چنين روزگاري نمي‌خواهد فرياد موسي و عيسي،محمد را بشنود؟ چرا مي‌خواهد.... و اين فرياد را از حلقوم حضرت مهدي عليه‌السلام مي‌شنود....