ali17

اشاره‌اي كوتاه به آياتي از جزء 14قرآن كريم كه به مولا اميرالمؤمنين علي عليه‌السلام مربوط مي‌شود.
«وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ»
و كينه‌اي كه در سينه‌هاي آنان بود كنديم و آنان برادراني (شدند) كه بر تخت‌ها روبروي يكديگر قرار دارند.(حجر/47)
علي‌بن ابي‌طالب (علیه السلام) گفت: به خدا سوگند آيه:«وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ» درباره ما نازل شده است.(حسكاني:176)
«إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ»
همانا در آن نشانه‌هايي براي هوشياران است.(حجر/75)
عبدالله‌بن بنان گفت: از جعفربن محمد(ع) درباره سخن خداوند:«إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ» پرسيدم، گفت: اول آنها پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) بود و پس از او اميرالمؤمنين(علیه السلام) سپس حسن(علیه السلام) سپس حسين(علیه السلام) پس علي‌بن‌الحسين(علیه السلام) سپس محمدبن علي(علیه السلام) بودند و سپس خدا داناتر است. گفتم: اي پسر پيامبر تو خودت چطور؟ گفت: اي بسا انسان از خودش با كنايه ياد مي‌كند.(حسكاني:177)
«فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِيْنَ»
پس به پروردگارت سوگند كه از همه آنان از آنچه انجام داده‌اند، پرسش خواهيم كرد. (حجر/92)
سدي درباره سخن خداوند:«فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِيْنَ» گفت از ولايت علي(علیه السلام) پرسيده خواهد شد. پس گفت: «عما كانوا يعملون» از آنچه كه انجام داده‌اند در آنچه آنان را به سوي آن فرمان داده و آنچه آنان را از آن نهي كرده، و از كارهاي آنان در دنيا. سپس گفت:فاصدع بما تؤمر=«آنچه را كه مأموريت داري آشكارا بيان كن» از ابوصالح نقل مي‌كند كه ابن‌عباس گفت: خداوند او را فرمان داده بود كه قرآن را آشكار كند و فضايل اهل بيت خود را نيز آشكار كند همانگونه كه قرآن را آشكار كرد.(حسكاني:179)
«وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ»
نشانه‌هايي، و به وسيله ستاره آنان راه‌يابي مي‌كنند. (نحل/16)
محمدبن يزيد از پدرش نقل مي‌كند كه از ابوجعفر راجع به سخن خداوند:«و بالنجم هم يهتدون» پرسيدم گفت: ستاره علي(علیه السلام) است.(حسكاني:179)
«وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ»
و اگر نعمت خدا را بشماريد، آن را نمي‌توانيد به شمارش درآوريد، همانا خداوند آمرزنده مهربان است. (نحل/18)
ابن‌عباس گفت: با پيامبر خدا(ص) در دارالندوه نشسته بوديم كه به علي(علیه السلام) گفت: به من خبر بده كه نخستين نعمتي كه خدا به تو داده چيست؟ گفت: اينكه خدا مرا مرد آفريد و زن نيافريد. گفت: دومي، گفت: اسلام، گفت: سومي، پس علي (علیه السلام) اين آيه را تلاوت كرد:« وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا » پس پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ميان دو كتف او زد و فرمود: تو را دشمن نمي‌دارد مگر منافق.(حسكاني:180)
«وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ»
و چون به آنان گفته شود كه پروردگارتان چه چيزي نازل كرده است؛ مي‌گويند: افسانه هاي پيشينيان.(نحل/24)
ابوحمزه ثمالي از جعفربن محمد(ع) نقل كرد كه گفت: جبرئيل بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) چنين قرائت كرد: وقتي به آنان گفته شود كه پروردگارتان درباره علي(علیه السلام) چه چيزي نازل كرده است؟ مي‌گويند: افسانه‌هاي پيشينيان.(حسكاني:181)
«وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ»
و قاطعانه سوگند خوردند كه خداوند گسي را كه مرده، زنده نخواهد كرد.(نحل/38)
بريدبن اصرم گفت: شنيدم كه علي(علیه السلام) گفت: وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ» درباره من نازل شده است.(حسكاني:181)
«وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ»
و كساني كه در راه خدا هجرت كردند پس از آنكه مورد ستم واقع شدند، در دنيا جايگاه خوبي به آنان مي‌دهيم و البته پاداش آخرت بزرگتر است.(نحل/41)
عبدالله‌بن عباس درباره سخن خداوند:«وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ» گفت: آنان جعفر و علي‌بن‌ابي‌طالب (علیه السلام) و عبدالله‌بن‌عقيل هستند، اهل مكه به آنان ستم كردند و آنان را از خانه‌هايشان بيرون كردند تا اينكه آنان به حبشه رفتند.(حسكاني:182)
«وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»
و پيش از تو نفرستاديم مگر مرداني را كه به آنان وحي كرديم، پس از آگاهان بپرسيد اگر نمي دانيد.(نحل/43)
سدّي از حارث نقل مي كند كه از علي(علیه السلام) درباره اين آيه پرسيدم: «فأسألوا اهل‌الذكر» پس گفت: به خدا سوگند كه ما اهل ذكر هستيم ، ما اهل دانش هستيم و ما مركز تأويل و تنزيل هستيم و از پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) شنيدم كه مي‌گفت: من شهر علم هستم و علي(علیه السلام) دروازه آن است ، پس هر كسي علم بخواهد، از دروازه آن وارد شود.(حسكاني:183)

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید