تفسير عكرمه

 اثـر ابـوعبداللّه عكرمه ( 20 - 100 يا 105 ق ) فرزند عبداللّه بربرى مدنى غلام ابن عباس از مفسران تابعين و مشاهير دانشمندان علوم قرآن در قرن اول هجرى .
وى از مـردم مغرب بود تفسير و علوم قرآن را از مولاى خويش ابن عباس و حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام و به قول ابن حجر در تهذيب التهذيب ( 7/234 ) از حضرت امام حسن علیه السلام نيز فراگرفته است .
هـنـگـامى كه ابن عباس مرد عكرمه همچنان غلام او بود سپس على بن عباس عكرمه را به چهار هزار دينار به خالد بن يزيد فروخت .
عـكـرمـه بـه او گفت علم پدر خود را به چهار هزار دينار فروختى على بن عباس معامله را فسخ نمود و عكرمه را آزاد كرد.
عـكرمه مى گفت چهل سال كسب علم نمودم و نيز من درب منزل ابن عباس فتوا مى دادم و ابن عباس در درون خانه بود.
ابن عساكر از قول الشعبى نقل نموده .
مـا بـقـى احد اعلم بكتاب اللّه عز و جل من عكرمة و همچنين از قول قتاده مى نويسد: اعلم الناس بالحلال و الحرام الحسن علیه السلام و اعلمهم بالمناسك عطاء ابى رياح و اعلمهم بالتفسير عكرمة .
عـكرمه در بسيارى از بلاد اسلامى به سير و سياحت پرداخت و در اكثر شهرها تفسير و علوم قرآن تدريس مى كرد و شاگردان بسيارى در مدرس او تربيت يافتند.
تفسير عكرمه مانند بسيارى از تفاسير صدر اول اسلام به شيوه روائى است و طى تفسيرهاى سنى و شيعه بسيارى نقل گرديده است .
مـنـابـع :

الاعلام , 4/244; تاريخ دمشق , اين عساكر, 17/140 - 152; التفسير و المفسرون , 1/107; تفسير, فرات كوفى , 48; حلية الاولياء, 3/326; خلاصة التذهيب , 270; رجال , كشى , 188; طبقات الـمـفـسـريـن داودى , 1/386; سـيـر اعلام النبلاء, 5/35; معجم الرجال الحديث , 11/161; ميزان الاعتدال , 2/208.


تفسير مجاهد.
اثر ابوالحجاج مجاهد ( 21 - 104 يا 105 ق ) فرزند جبر و يا جبير مكى مخزونى از مفسران تابعين و علماى علوم قرآنى شيعه .
عـلـوم و فـنون تفسير را از ابن عباس اخذ كرد و ابن حجر عسقلانى در تهذيب التهذيب ( 4/22 ) افـزون بر ابن عباس وى را از شاگردان حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب علیه السلام ضبط كرده است ابن عساكر در تاريخ دمشق ( 24/87) و سايرين مى نويسند كه مجاهد سى مرتبه قرآن كريم را بر ابن عباس عرضه نمود و تفسير آيات قرآن را يكان يكان سؤال كرد.
وى بـه سـيـر سـيـاحـت در بـلاد اسـلامـى پرداخت و در اكثر شهرها فضلا از محضر او بهره مند مى گشتند و نيز مدتى در كوفه تفسير قرآن تدريس مى نمود.
او بـخـاطـر تـشـيعش سالها مورد بغض و كينه بنى اميه بود و به زندان افتاد و همچنان در زندان حجاج بن يوسف ثقفى بود تا اينكه حجاج در سال 96 ق وفات يافت و مجاهد آزد گرديد.
تفسير مجاهد به زبان عربى به شيوه روائى در هشت جلد موجود مى باشد.
ايـن تـفسير در طى كتب معتبر سنى و شيعه بسيار نقل گرديده است اكثر آنرا طبرى در تفسير خويش و نيز بخارى و شافعى و سايرين از عامه در كتب خود ضبط كرده اند و همچنين در تفسيرها و كتب معتبر شيعه مانند كتب اربعه از او بسيارى نقل گرديده است .
مجاهد بسيارى از فضائل حضرت اميرالمؤمنين على علیه السلام و خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام را كه در قرآن كريم نازل گرديد نقل مى نمايد.
امـروز نـسـخـه اى از تـفـسير مجاهد مورخه سال 544 ق به شماره 1075 ثبت در دفتر كتابخانه دارالكتب المصريه در هشت جلد موجود است : مجلد اول از سوره بقره تا آيه 43 سوره نساء; مجلد دوم از آيه 46 سوره نساء تا سوره انفال ; مجلد سوم از سوره توبه تا آيه 44 سوره بنى اسرائيل ; مجلد چهارم از آيه 25 سوره بنى اسرائيل تا آيه 25 سوره فرقان ; مجلد پنجم از آيه 27 سوره فرقان تا پايان سوره يس ; مجلد ششم از سوره صافات تا پايان سوره نجم ; مجلد هفتم از سوره قمر تا پايان سوره عم يتساءلون ; مجلد هشتم از سوره و النازعات تا پايان سوره الناس .
ايـن نـسـخـه تـوسط مجمع الابحاث الاسلاميه پاكستان عكس بردارى گرديد سپس با مقدمه و تـحـقيق عبدالرحمن الطاهر سورتى و با نفقه شيخ خليفه آل ثانى امير دولت قطر در دو ملجد به طبع رسيد و مجدد در بيروت تجديد چاپ گرديد.
لازم بـه يـادآورى اسـت كه مصحح اختلافات متن تفسير و آنچه را كه در تفسير طبرى ذكر شده است در پاورقى ضبط كرده كه بسيار نافع است .
مـجـاهد پس از آزادى از زندان مجددا به مكه مكرمه بازگشت و در حال سجده دار فانى را وداع گفت .
مـنـابـع :

الاعلام , 5/278; تذكرة الحفاظ, 1/86; البداية و النهاية , 9/224; تفسير فرات كوفى , 49; تـفـسير قمى , 2/357 به بعد; التفسير و المفسرون , 1/104 - 107; تهذيب الاحكام , 5/276; تهذيب الـتـهـذيـب , 10/38; روضـة كافى , 220; خلاصة تذهيب , 369; سير اعلام النبلاء, 4/449; شذرات الـذهب , 1/125; صفة الصفوة , 2/117; العبر, 1/125; فوات الوفيات , 2/144; الكافى , 2/447 به بعد; معجم رجال الحديث , 14/187; ميزان الاعتدال , 3/439; النقض , 212.



تفسير سعيد مخزومى
اثر ابومحمد سعيد ( م ح 105 ق ) فرزند المسيب بن حزن قرشى مدنى .
مـى گـويـنـد در سـن هـفـتـاد و پـنج سالگى وفات يافت وى تفسير و تاويل را از محضر حضرت امـيـرالـمؤمنين علیه السلام و ابن عباس اخذ كرد و تربيت يافته امام بود و در تمام جنگهاى حضرت علیه السلام شركت داشت .
روايـات وى در كـتب معتبر شيعه نقل شده است و سيد حسن صدر در تاسيس الشيعه مى نويسد تفسير را از اميرالمؤمنين على علیه السلام و ابن عباس اخذ كرد و در كليه جنگهاى حضرت شركت داشت و امـام را ترك نكرد و نيز حضرت امام صادق و على بن موسى الرضا عليهم السلام تصريح به تشيع وى كرده اند.
مـنـابـع :

اعيان الشيعه , 7/249; تاسيس الشيعه , 341; تذكرة الحفاظ, 1/54; جامع الرواة , 1/362; رجـال , ابـن داود, 171; رجـال , طـوسـى , 90; رجـال , كشى , 107; رجال , علامه حلى , 79; معجم الرجال الحديث , 8/132 - 140.


تفسير طاووس يمانى
اثر ابوعبدالرحمن طاووس ( م 106 ق ) فرزند كيسان يمانى , نقل روايات تفسيرى او در تفسيرهاى ديگر به معناى موجود بودن تفسيرش نيست .
وى از مفسرين شيعه و فقهاى اماميه بود.
وى تـفـسـيـر و علوم قرآن را از ابن عباس فراگرفت و ابن قتيبه در كتاب خود المعارف ص 306 تصريح به تشيع وى كرده است .
سـيـوطى او را در طـبـقه تابعين از مفسرين ياد كرده و قول ابن تيميه را كه اعلم الناس در علم تفسير بود تاكيد مى دارد.
صـاحـب كـشـف الـظـنون وى را در عداد مفسرين از تابعين ضبط كرده و روايات وى در تفاسير اصحابنا الاماميه آمده است از جمله در تفسير فرات در تفسير سوره ن و القلم .
تفسير وى به شيوه روائى است كه مفسرين ديگر از آن نقل كرده و خود تفسير اكنون وجود ندارد.
مـنابع :

اعيان الشيعة , 7/395; تاسيس الشيعة , 325; التفسير و المفسرون , 1/112; تذكرة الحفاظ, 1/90; الاتقان فى علوم القرآن , 4/240; الذريعة , 4/279; رجال , ابن داوود, 190; رجال , طوسى , 94; جامع الرواة , 1/420; تفسير, فرات الكوفى , 497; معجم رجال الحديث , 9/155; مفسران شيعه , 70; تهذيب التهذيب , 5/8; حلية الاولياء, 2/3; صفة الصفوة .


تفسير عطيه عوفى
اثـر ابـوالـحسن عطية ( م 111 ق ) فرزند سعد بن جنادة عوفى كوفى معروف به جدلى از شيعيان معروف كوفه و مفسران اماميه .
ولادت وى در عـصـر حضرت امير على بن ابى طالب علیه السلام بوده و نام او را اميرالمؤمنين علیه السلام عطيه نهاد و تفسير و تاويل را از ابن عباس و زيد بن ارقم و عكرمه و عدى بن ثابت و ديگران اخذ كرد.
تـفـسيرى وى در پنج جلد بوده است ( كه فعلا موجود نيست ) و آنرا بر استادش ابن عباس عرضه نمود.
عطيه از اصحاب حضرت باقر علیه السلام بوده است .
ابـن عـماد حنبلى در شذارات الذهب ( 1/144 ) او را به عالمى نبيل و زاهدى رفيع مقام ياد كرده است و ذهيبى در ميزان الاعتذال ( 3/79 ) او را بخاطر تشيع اش تضعيف نموده و مى گويد ( كان عطية يتشيع ).

منابع :

جز آنچه در متن آمده است , الاعلام , زركلى , 4/237; التاريخ الكبير, 7/8; تهذيب التهذيب , 7/200 - 202; طبقات الكبرى , ابن سعد, 304; معجم رجال الحديث , 11/149; مفسران شيعه , 70; الذريعة , 4/282.


تفسير ابى الجارود
[ ; تفسير امام باقر علیه السلام ], منسوب به امام محمد باقر علیه السلام ( 57 - 114 ق ) ابن نديم در الفهرست اين تـفسير را به عنوان نخستين تفسير در كتب تفاسير ذكر مى كند و آنرا از تصانيف حضرت باقر علیه السلام مى داند كه حضرت علیه السلام آنرا براى ابى الجارود املاء فرموده اند.
نـام ابى الجارود زياد بن منذر ( م 150 ) است وى در حال تولد نابينا بود و از اصحاب سه تن از ائمه اطهار علیه السلام حضرت على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد عليهم السلام بوده است .او مؤسس فرقه زيديه جاروديه است .
ظـاهرا حضرت باقرعلیه السلام در ايام استقامت او و قبل از گرايش وى به زيديه اين تفسير را بر وى املاء فرموده اند.
راوى ايـن تـفسير از ابى الجارود در طريق شيخ الطائفه شيخ طوسى و ابوالعباس نجاشى , ابوسهل كثير بن عياش قطان است و او از روات ضعيف مى باشد.
ولى على بن ابراهيم بن هاشم قمى كه اين تفسير را در تفسير خود - كه به چاپ رسيده است - به اسـناد از ابى بصير يحيى بن ابى القاسم اسدى ( م 150 ق ) روايت كرده كه به توثيق او تصريح شده است و او از ابى الجارود روايت مى كند.
آقابزرگ تهرانى در الذريعه اين تفسير را تحت عنوان تفسير ابى الجارود ذكر مى كند سپس تحت عـنوان تفسير الامام الباقر عليه السلام ياد كرده و سيد حسن صدر در تاسيس الشيعه تحت عنوان تفسير ابوجعفر الباقر عليه السلام ثبت كرده است .
مـنـابع :

اعيان الشيعه , 1/656; تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام , 327; الذريعة , 4/251 و 262; تفسير فـرات الـكـوفـى , 79; جامع الرواة , 1/339/340, رجال , كشى / 199 - 200; رجال , نجاشى , 1/387; تـنـقـيح المقال , 1/16; انساب , سمعانى , 5/9; معجم رجال الحديث , 7/321 - 327; الفهرست , ابن نديم , 36; مفسران شيعه , 67.


تفسير قتادة
از قتاده ( 61 - 117 ق ) فرزند دعامه سدوسى بصرى از مفسرين و علماى بصره .
وى اطـلاع وسيع در شعر و لغت عربى داشت و اعلم علماى عصر خويش در عراق بود و از مشاهير مفسرين تابعين است مفسرين اقوال او در تفسير آيات قرآن در تفاسير خود نقل كرده اند.ولى تفسير او فعلا وجود ندارد.
داودى در طـبـقـات الـمـفـسـريـن خـود و ذهبى در تذكرة الحفاظ به شرح حال وى در تفسير پرداخته اند.
مـنـابـع :

تذكرة الحفاظ, 1/122; التفسير و المفسرون , 1/125; معجم الادباء, 7/9; و فيات الاعيان , 4/85; طبقات المفسرين , 2/43; تهذيب التهذيب , 8/351 - 356.


تفسير زيد شهيد
تـفسير القرآن الكريم لزيد الشهيد, مفسر ابوالحسين زيد ( 79 - شهادت 121 يا 122 ق ) فرزند امام زين العابدين علیه السلام معروف به زيد شهيد از فقهاء مفسران به نام شيعه در قرن دوم هجرى .
تفسير و علوم قرآن رااز پدرش حضرت سجاد علیه السلام و برادرش حضرت امام محمدباقر علیه السلام و حضرت صادق علیه السلام و ديگران فراگرفت و در فقه و تفسير و كلام و خطابه وحيد عصر خويش بود ابوحنيفه در حق وى مى گفت ( ما رايت فى زمانه افقه منه و لا اسرع جوابا و لا ابين قولا ). هنگام قيام وى ابوحنيفه به او پيوست .
تـفـسير مورد بحث به زبان عربى در يك جلد به شيوه روائى است كه اكثر مفسران شيعه آنرا طى تـفـسيرهاى خود نقل نموده اند از جمله فرات كوفى در تفسير خود بيست و هفت مورد در تفسير آيات قرآن كريم از وى نقل نموده است كه تمامى آنها در فضائل خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام مى باشد.
و نيز چند تفسير ديگر به زيد نسبت مى دهند كه آنها نيز موجود هستند: 1 ـ تفسير قرائت زيد.
2 ـ تفسير مدخل الى القرآن لمواضع مختارة منه .
3 ـ تفسير غريب القرآن المجيد.
مـنـابع :

اعيان الشيعة , 7/107; الاعلام , 3/59; تاريخ الادب العربى , كارل برو كلمان , 3/322; تاريخ دمـشـق , ابن عساكر, 9/149; تفسير فرات , كوفى , 122; تهذيب الاحكام , 8/235; تهذيب التهذيب , 3/362; خلاصة التذهيب , 129; رجال شيخ طوسى , 89 به بعد; سير اعلام النبلاء, 5/389; شذرات الـذهـب , 1/158; تاريخ الاسلام , 5/74; الطبقات الكبرى , ابن سعد, 5/325; فوات الوفيات , 2/35; مـعـجـم رجال الحديث , 7/345; معجم المؤلفين , 4/190; مقاتل الطالبين , 127; مؤلفات الزيديه , 1/307 به بعد; من لا يحضره الفقيه , 1/126 - 128 به بعد.


تفسير عاصم
اثر ابوبكر عاصم ( م 127 يا 128 ق ) فرزند ابى النجود بهداللّه اسدى كوفى از مفسران شيعه و يكى از قراء هفت گانه معروف قرن دوم هجرى .
وى ايرانى تبار و از هم پيمانهاى قبيله بنى اسد بود.
او فنون قرآن كريم و قراءات را از عبدالرحمن سلمى فراگرفت .
سـلمى خود از شاگردان حضرت اميرالمؤمنين على علیه السلام بود و در علوم قرآن مخصوصا در قراءات مقام شامخى داشت .او مورد وثوق سنى و شيعه مى باشد.
و نـيـز دو روايـت در تفسير و قراءات عاصم مشهور است نخست روايت حفص بن سليمان بزاز كه فـرزنـد هـمـسـر دوم او بـود و روايـت دوم : ابـى بكر بن عياش حفص مى گويد كه عاصم به من مى گفت قرائتى را كه به تو آموختم همان قرائتى است كه از عبدالرحمن سلمى فراگرفتم و او از حـضـرت امـيـرالمؤمنين على علیه السلام روايت كرده است و هر آنچه را كه به ابوبكر بن عياش آموختم همان قرائتى است كه از زربن حبيش فراگرفتم و او از ابن مسعود نقل مى كند.
تـفـسـيـر مـورد بحث به زبان عربى است و در اكثر تفسيرهاى عامه و خاصه مخصوصا در قسمت قـراءات ذكـر شـده اسـت و مـورد اعتماد فحول علماى شيعه مى باشد علامه حلى در كتاب خود المنتهى مى نويسد: بهترين قراءات نزد من قراءت عاصم از طريق روايت ابوبكر عياش مى باشد .
اين تفسير در كتب فقهى اماميه كتاب صلاة باب قراءات بسيار نقل شده است .
بحرالعرفان بسيارى از باب قراءات از عاصم نقل كرده است .
ابن نديم در الفهرست عاصم را در طبقه سوم كوفيان بعد از يحيى بن وثاب ياد كرده است .
وفات او را سال 128 ق ضبط نموده است .
همچنين آيت اللّه خوئى در معجم رجال الحديث مى گويد يكى از قاريان هفتگانه مشهور مى باشد و نـيـز قـرائت او از طـريق حفص بسيار معروف است و هرچه از مصاحف قديم و جديد را مشاهده نموده ام تمامى آنها رسم الخط خود را بر مبنا و اساس قرائت عاصم نهاده اند.
مـنابع :

الاعلام , 3/248; اعيان الشيعة , 7/407; تاسيس الشيعة لعلوم الاسلام , 346 - 347; تهذيب الـتـهـذيب , 5/30 - 36; التاريخ الكبير, 6/487; الجرح و التعديل , 6/340; خلاصة التذهيب , 182; ريحانة الادب , 4/436 - 437; تاريخ دمشق , ابن عساكر تلخيص ابن منظور, 11/235 - 236; معجم رجـال الحديث , 9/178 - 179; موسوعة البرغانى فى فقه الشيعة , 7/272 - 277; ميزان الاعتدال , 2/357; سير اعلام النبلاء, 5/256 - 261; النقض , عبدجليل قزوينى , 213 به بعد.


تفسير سدى
[ ; تـفـسـيـر السدى الكبير ], از ابومحمد اسماعيل ( 127 ق ) فرزند عبدالرحمن القرشى هاشمى تـابـعـى كـوفـى مـعروف به سدى كبير, از مفسرين اماميه و از اصحاب سه تن از ائمه اطهار علیه السلام حضرت سجاد و امام محمد الباقر و امام جعفر الصادق عليهم السلام .
ابـن حـجـر در تـقـريـب التهذيب مى گويد ... انه صدوق متهم بالتشيع ... و داودى در طبقات المفسرين از او و تفسيرش و گرايشش به تشيع ياد كرده است .
سيوطى در الاتقان تفسير وى را از بهترين تفاسير مى داند.
و نيز ائمه حديث مانند ثورى و شعبه از وى روايت كرده اند.
آقابزرگ تهرانى در الذريعة مى نويسد كه اسماعيل بن موسى فزارى سدى كوفى ( م 145 ق ) كه با ايـن سـدى در نـام و كنيه و لقب و مذهب مشاركت دارد و با او معاصر است غير از اوست , و مفسر نيست .
از احفاد وى محمد بن مروان بن عبداللّه بن اسماعيل معروف به سدى صغير است ( م 186 ق ) كه راوى تفسير ابن عباس از محمد بن سائب كلبى ( م 146 ) مى باشد.
مـنابع :

اعيان الشيعة , 3/379; تاسيس الشيعة لعلوم الاسلام , 326; الذريعة , 4/276, ابن داود, 57; رجـال شـيـخ طـوسى , 2/104, 148; ذكر اخبار اصفهان , 1/204 ( چاپ ليدن , 1931 م ); و طبقات الـمـفـسرين داودى , 1/109, معجم الادباء, 7/13, النجوم الزاهرة , 1/304, مفسران شيعه , 67 - 68; جامع الرواة , 1/98 - 99.


تفسير جابر الجعفى
اثـر ابـوعبداللّه جابر ( م 127 يا 128 يا 132 ق ) فرزند يزيد بن الحرث بن عبد يغوث جعفى تابعى از مفسران شيعه و محدثين تابعين بود.
حـديـث و تفسير را از محضر امام محمد باقر علیه السلام اخذ كرد و از خواص و ملازمين امام عليه السلام بود.
ابـن حجر در تهذيب التهذيب وى را از ضعفا و رافضى دشنام دهنده به اصحاب النبى صلی الله علیه و آله و سلم وصف كرده است .
در كـتـب رجـالـى شـيعه او را توثيق و عدل مى خوانند و ابوالعباس نجاشى ( م 450 ق ) وى را از اصحاب حضرت امام باقر و حضرت صادق علیه السلام ذكر نموده است و نيز تفسير وى را با پنج واسطه از او روايت نموده است .
شـيخ طوسى در رجال خود وى را از اصحاب حضرت باقر علیه السلام و حضرت ابى عبداللّه جعفر الصادق علیه السلام ضبط كرده است .
تـفـسـير مورد بحث به زبان عربى و به شيوه منقول و ماثور است و اين تفسير از املاء حضرت امام ابى جعفر محمد الباقر علیه السلام. فـرات كـوفى در تفسير خويش معروف به تفسير فرات سى و دو عنوان اسناد تفسير آيات را از وى نقل كرده است كه تمامى آنها در شان و فضايل حضرت اميرالمؤمنين على علیه السلام و خاندان عصمت و طهارت است .
از جـمله در تفسير آيه 48 سوره النساء ان اللّه لا يغفر ان يشرك به و يغفر مادون ذلك لمن يشاء به نقل از جابر از حضرت باقر علیه السلام قال عليه السلام : يا جابر ان اللّه لا يغفر ان يشرك بولاية على بن ابى طالب علیه السلام و طاعته و اما قوله : و يغفر مادون ذلك لمن يشاء: فانه ولاية على بن ابى طالب علیه السلام و هـمـچنين على بن ابراهيم قمى در تفسير خود معروف به تفسير القمى در تفسير آيه 34 سوره بـقـره و اذ قلنا للملائكة اسجد و الدم به نقل از جابر بن يزيد جعفى از ابى جعفر محمد بن على علیه السلام روايت نموده و به تفسير آيه مى پردازد.
بعضى از عامه او را توثيق و روايات او را در كتب تفسير و حديث خويش ضبط نموده اند.
مـنـابع :

اعيان الشيعة , 4/51 - 55; اعلام , 2/105; تاسيس الشيعة , 326; تفسير فرات الكوفى , 54; تفسير القمى , 1/36; الذريعة , 4/268; جامع الرواة , 1/144 - 146; رجال , ابن داود, 80; رجال , شيخ طوسى , 111; رجال , كشى , 169 - 174; الفهرست , شيخ طوسى , 73; معجم رجال الحديث 4/17 - 27; مـعـجـم الـمـؤلـفين , 2/106; رجال , علامه حلى , 35; ميزان الاعتدال , 1/379 - 384; تنقيح المقال , 1/203; رجال , نجاشى , 1/313 - 316.


تفسير ابن ابى شعبه
اثـر ابـوجـعفر محمد ( م 135 ق ) على بن ابى شعبة حلبى از ثقات مفسرين اماميه و از برجستگان علماى خاندان آل ابى شعبه حلبى ( آل ابى شعبه حلبى ). وى حديث تفسير و تاويل را از حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام اخذ كرده است .
در كـتـب رجـالى بر توثيق وى اتفاق نطر است و تفسير او به شيوه آن عصر روائى است و مفسرين ديگر از آن نقل كرده اند ولى اكنون وجود ندارد.
ابـوالـعـبـاس نـجاشى ( م 450 ق ) پس از توثيق ابى شعبه تفسير وى را ضبط كرده و آن را توس ط اسـتـادانـش در روايـت مـحـمـد بن جعفر نحوى تميمى و ابن نوح سيرافى به سه واسطه روايت مى نمايد.
مـنـابع :

اعيان الشيعة , 2/89; جامع الرواة , 2/151; الذريعة , 4/240; رجال , ابن داوود, 324; رجال , شيخ طوسى , 295; رجال , نجاشى , 2/202; رجال , علامه حلى , 103; الفهرست , شيخ طوسى , 303; مـعالم العلماء, 94; مفسران شيعه , 66; معجم رجال الحديث , 16/302; كامل الزيارات , ابن قولوية , 89; رجال , البرقى , 20.


تفسير ابن ابى هند
از ابـوبـكـر داوود ( م 139 ق ) فرزند ابى هند دينار قشيرى سرخسى متوفى در راه مكه معظمه از مفسرين و محققين و از اصحاب حضرت ابى جعفر محمد الباقر علیه السلام. وى تفسير و حديث را از امام محمد الباقر علیه السلام اخذ كرد.
ابن نديم در فهرست در فصل كتب تفاسير به كتاب تفسير داوود بن ابى هند اشاره مى كند.
تفسير وى به زبان عربى به شيوه صدر اول اسلام روائى است و متاسفانه وجود ندارد.
مـنـابـع :

الذريعة , 4/240; رجال , شيخ طوسى , 120; جامع الرواة , 1/301; الفهرست ابن نديم , 36; معجم رجال الحديث , 7/91.


تفسير القرآن
اثر ابى سعيد ابان ( م 141 ق ) فرزند تغلب بن رباح بكرى جريرى كوفى شيخ قراء و مفسرين شيعه و از اصـحـاب ائمه ثلاثه حضرت زين العابدين و محمد باقر و جعفر الصادق عليهم السلام بوده و نزد آن بزرگواران مقامى ارجمند داشته است .
وى را فريقين عامه و خاصه توثيق كرده اند.
وى بـه امـر حـضـرت صادق علیه السلام در مدينه كرسى فتوى را به دست گرفت و از مؤسسين در علم قراآت قرآن كريم و از اعاظم علماى شيعه مى باشد كه به تاليف چهار تفسير پرداخته است .
تفاسير او در تفسيرهاى چاپى و خطى به تفصيل تا عصر حاضر نقل شده است .
تفاسير وى عبارتند از: 1 ـ معانى القرآن اللطيف .
2 ـ تفسير القرآن .
3 ـ الغريب فى القرآن .
4 ـ تفسير القراآت .
مـنـابـع :

اعيان الشيعه , 2/69; تاسيس الشيعة , 319 - 343; الذريعة الى تصانيف الشيعة , 4/233 - 239; تـفـسير فرات كوفى , 90 به بعد; تفسير كنز العرفان خطى ; بغية الوعاة , 176; تنقيح المقال , 1/3; تـهـذيـب الـتـهذيب , 1/93; جامع الرواة , 1/9; رجال , ابن داوود, 9; رجال , شيخ طوسى , 82; رجال , كشى , 279 - 280; رجال نجاشى , 1/73; طبقات المفسرين , داودى , 1/1; الطبقات الكبرى , 6/302 - 360; الفهرست , ابن نديم , 276; الفهرست , شيخ طوسى , 5; معجم الادباء, ياقوت , 1/107; مفسران شيعه , 65 - 66; ميزان الاعتدال , 1/5.


تفسير الاحمسى
اثر ابوالحسن مالك ( م ح 145 ق ) فرزند عطية بجلى احمسى كوفى از محدثين و مفسرين شيعه .
وى عـلـوم قرآن و تفسير و حديث را از حضرت سجاد زين العابدين علیه السلام و حضرت ابى جعفر محمد الباقر علیه السلام و حضرت ابى عبداللّه جعفر الصادق علیه السلام اخذ كرد.
تفسير مورد بحث به زبان عربى و به شيوه روائى است .
فـرات كـوفـى در تفسير خويش معروف به تفسير فرات الكوفى هنگام تفسير آيه 33 سوره محمد صلی الله علیه و آله و سلم ( يا ايها الذين آمنوا اطيعوا اللّه و اطيعوا الرسول و لا تبطلوا اعمالكم ). مالك بن عطيه توسط يزيد بن فرقد نهدى از امام صادق علیه السلام سؤال كرد چه چيزى پس از اطاعت از خـداوند و رسول صلی الله علیه و آله و سلم اعمال را باطل مى كند؟ امام فرمودند: دشمنى با ما باطل كننده عمل آنان است .
در كـتـب مـهم حديث شيعه از جمله كتب اربعه و نيز توسط روات بزرگ شيعه از آن روايت شده است .
منابع :

تفسير فرات الكوفى , 418; تفسير القمى , 2/212; جامع الرواة , 2/37 - 38; رجال , ابن داوود, 283; رجـال , نـجـاشى , 2/375; الفهرست , شيخ طوسى , 196; رجال , كشى , 133 - 314; الروضة الكافى , 268; الكافى , 1/393 - 394; من لا يحضره الفقيه , 3/353; معجم رجال الحديث , 14/168 - 172.


تفسير زيد عدوى
اثـر ابوعبداللّه زيد ( م 136 يا 140 يا 145 ق ) فرزند اسلم عدوى مدنى از مفسرين شيعه و محدثين اماميه .
شـيـخ الطائفه شيخ طوسى وى را از اصحاب حضرت سجاد علیه السلام سپس در اصحاب حضرت صادق علیه السلام ياد كرده است وى از ثقات مفسرين است و فريقين سنى و شيعه او را توثيق نموده اند.
ابن نديم در كتاب خود الفهرست كتاب تفسير زيد بن اسلم را كه به خط سكرى نحوى لغوى بوده جزء كتابهاى تفسير ضبط كرده است .
منابع :

اعيان الشيعة , 7/91 - 93; التفسير و المفسرون , 1/116 - 117; تذكرة الحفاظ, 1/132 - 133; الـذريـعـة , 4/275; الاتـقان فى علوم القرآن , 4/240; جامع الرواة , 1/340; رجال , ابن داوود, 162; رجـال , طـوسـى , 90; طبقات المفسرين , داوودى , 1/176; معجم رجال الحديث , 7/335; الكافى , 6/408; تفسير فرات الكوفى , 258.


تفسير فضيل بصرى
اثـر ابـوالقاسم فضيل ( م ح 145 ق ) فرزند يسار نهدى عربى بصرى از مفسران و محدثين شيعة و اصحاب امام پنجم و امام ششم عليهما السلام .
علوم قرآن و حديث را از حضرت امام محمد باقر علیه السلام و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام اخذ كرد.
ابوالعباس نجاشى پس از توثيق وى مى نويسد در حيات حضرت صادق علیه السلام وفات يافت .
ابن حجر عسقلائى در كتاب خود لسان الميزان او را رافضى كذاب و لا يعتمد عليه مى خواند.
اما در كتب رجالى اماميه اتفاق كلمه در توثيق اوست .
تفسير مورد بحث به زبان عربى و به شيوه روايى است .
و در كتب حديث و تفسيرهاى شيعى منقول است .
ابـى الـحسن على بن ابرهيم قمى در تفسير خود معروف به تفسير القمى در بحث از آيه 71 سوره بـنـى اسـرائيل يوم ندعوا كل اناس بامامهم از فضيل بن يسار به نقل از حضرت ابى جعفر محمد الباقر علیه السلام نقل مى كند كه : رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت على و امام حسن و امام حسين عليهم السلام هريك با فرقه اى مى آيند و همه شيعيان همراه ايشان هستند.
شـيخ مفيد در رساله عدديه خود او را از فقهاى اعلام و صاحبان فتوا مى خواند و طريق روايت وى را صحيح دانسته است .
مـنـابـع :

الاسـتبصار, 1/401; تهذيب الاحكام , 3/48; تفسير القمى , 2/23; جامع الرواة , 2/11 - 13; رجال , ابن داوود, 274; رجال , شيخ طوسى , 132 - 271; رجال , كشى , 185 - 187; رجال , نجاشى , 2/172 - 173; لسان الميزان , 4/454; معجم رجال الحديث , 13/335 - 341; من لا يحضره الفقيه , 3/307.


تفسير محمد بن فرات
از محمد ( م 145 ق ) فرزند فرات از روات و محدثين اماميه .
وى عـلـوم قـرآن و تـفـسير و حديث را از حضرت ابى جعفر محمد الباقر علیه السلام اخذ كرد; و نيز عصر حضرت ابى عبداللّه جعفر الصادق علیه السلام را درك كرد و از حضرت صادق علیه السلام روايت مى نمايد.
كتب رجالى وى را توثيق نموده اند.
كشى در رجال خود مى نويسد كه او اصبغ بن نباته را ملاقات نموده بود.
سـپـس حـديـثـى را كه وى از اصبغ بن نباته و او از حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب علیه السلام شنيده بود ياد مى كند.
وى غير از محمد بن فرات جعفى مى باشد كه در عصر حضرت رضا علیه السلام مى زيست و كتب رجالى او را تضعيف كرده و كذاب مى خوانند و امام هشتم علیه السلام او را ذم نموده است .
تـفـسير مورد بحث به زبان عربى و به شيوه روائى است و در طى كتب تفسيرهاى شيعى و اسناد كتب معتبر حديث اماميه نقل گرديده است .
اكثر تفسير او در فضائل حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب علیه السلام و خاندان عصمت و طهارت مى باشد.
فـرات كوفى در تفسير خويش در تفسير آيه 14 سوره واقعة ثلة من الاولين و قليل من الاخرين مى نويسد كه محمد بن فرات از امام جعفر صادق علیه السلام در تفسير آيه مذكور سؤال مى كند.
امـام علیه السلام مـى فـرمايند قال : ثلة من الاولين : ابن آدم المقتول و مؤمن آل فرعون و حبيب النجار صاحب يس , و قليل من الخرين : اميرالمؤمنين على بن ابى طالب علیه السلام مى باشند.
وى بـا محمد بن فرات حرامى كه شيخ طوسى در كتاب رجال خود از اصحاب حضرت ابى عبداللّه جـعـفـر الـصادق علیه السلام ياد كرده است متحد هستند و آيت اللّه خوئى نيز همين احتمال را در معجم رجال الحديث داده است .
منابع :

تفسير الفرات , 465; تفسير القمى , 2/125; رجال , شيخ طوسى , 298; معجم رجال الحديث , 17/126 - 128; الكافى , 2/349; تهذيب الاحكام , 10/50.


آيات الاحكام , تفسير احكام القرآن
اثـر ابـوالـنـصر محمد بن السائب بن بشر كلبى ( م 146 ق ) از مفسران معروف شيعه و از اصحاب حضرت امام محمد الباقر وامام جعفر الصادق علیه السلام. ابـن نديم در كتاب الفهرست خود هنگام ذكر كتابهائى كه درباره علوم قرآن تاليف گرديده است از اين تفسير به نام احكام القرآن كلبى ياد كرده است و جمعى به نام آيات الاحكام ضبط كرده اند و هر دو تفسير متحد هستند.
آقـابزرگ تهرانى در الذريعة از اين تفسير به نام آيات الاحكام نام برده و از قول ابن عدى مى نويسد كلبى صاحب تفسير كبير است كه از بزرگترين تفاسير معروف مى باشد.
با اين ترتيب كلبى صاحب دو تفسير مى باشد به نام تفسير كبير و تفسير آيات الاحكام .
گـفـتـه اند كه نخستين كسى است كه در اين فن در اسلام كتابى تاليف نموده است , و ابن حجر عسقلانى در كتاب خويش تهذيب التهذيب پاى خود را فراتر گذاشته و ابوالنصر كلبى را به خاطر تشيع اش به كفر و زندقه متهم كرده است .
تـفسيرهاى مورد بحث به زبان عربى و چنانچه از متون تاريخ استفاده مى گردد در تفسير آيات و در فقه و آيات احكام قرآن كريم و به شيوه روائى است و متاسفانه اكنون موجود نمى باشد.
مـنـابـع :

الاعـلام , زركلى , 6/133; اعيان الشيعة , 9/339; تاسيس الشيعة , 321 و 325; الاتقان فى عـلـوم الـقـرآن , 4/239; الذريعة , 1/40, 4/311; تهذيب , ابن حجر, 9/157; رجال , ابن داوود, 312; رجال , شيخ طوسى , 136; شذرات الذهب , 1/217; طبقات المفسرين , داوودى , 2/144; الفهرست , ابـن نـديـم , 41, 107; كـشف الظنون , 1/429; مفسران شيعة , 65; وفيات الاعيان , 4/309; الوافى بالوفيات , 3/83; المعارف , ابن قتبية , 233.


تفسير امام جعفر صادق علیه السلام
( 80 - 148 ق ), حـضـرت صـادق علیه السلام مشهورترين اهل زمان خود در علم و فضل بود محدثين از هيچ يك از ائمه معصومين علیه السلام به مقدار وى روايت نقل نداشته اند.
صـاحبان حديث و كتب رجالى اسماء شاگردان او را از ثقات با اختلاف آراء و گفته هاى آنان بيش از چهار هزار محدث و عالم ضبط كرده اند.
جنابذى در معالم العترة الطاهرة به نقل از صالح بن الاسود مى نويسد هيچ كس جز اميرالمؤمنين علیه السلام و حضرت صادق علیه السلام نگفته است سلونى قبل ان تفقدونى .
در فهرست چاپى كتابخانه على پاشا در استانبول تفسيرى منسوب به امام جعفر الصادق علیه السلام به نام تـفسير الامام جعفر بن محمد الصادق ذكر شده است و آقابزرگ تهرانى آنرا در الذريعه ياد كرده و مى نويسد: چنين تفسيرى در كتب و فها اصحاب , و علماى اماميه ياد نشده و آنچه كه قريب بـه ظـن اسـت ايـن تـفـسير توسط بعضى از اصحاب ائمه عليهم السلام نگاشته شده مانند كتاب بحارالعلوم كه منسوب به امام حضرت الصادق علیه السلام است و توسط يكى از اصحاب ائمه عليهم السلام تاليف شده .
مـؤلـف كـه يـكى از اصحاب ائمه علیه السلام بوده روايات صحيح را جمع نموده است چون ايمان قطعى داشته است كه اين اقوال از ابى عبداللّه جعفر الصادق علیه السلام است مستقيما آنها را به امام نسبت داده و از خود نام نبرده است .
ولـى آنـچـه مسلم است اكثر اسناد احاديث در تفسير قرآن كريم به امام جعفر الصادق علیه السلام منتهى مى گردد.
تـصـحـيح انتقادى قابل توجهى از تفسير امام جعفر صادق علیه السلام به كوشش پل نويا در مجموعه آثار ابـوعـبدالرحمن سلمى ( گردآورده نصراللّه پورجوادى , تهران , مركز نشر, 1369, 1/5 - 63 ) آمده است .
منابع :

اعيان الشيعه , 1/668 - 669; تفسير بحرالعرفان برغانى (خطى ); تفسير عياشى , 1/2; تفسير فرات الكوفى , 49; تفسير القمى , 1/29; تفسير الميزان , 1/20; الذريعة , 4/269; مفسران شيعه , 70; مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمى .
گردآورده نصراللّه پورجوادى , 1/5 - 63.


التحريف و التبديل
اثـر ابوجعفر محمد ( 83 - 148 ق ) فرزند حسن صيرفى كوفى از محققين شيعه و مفسران اماميه در قرن دوم هجرى و از اصحاب حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام. مفسر, علم حديث و تفسير را از ابى عبداللّه جعفر الصادق علیه السلام. اخـذ نـمـوده و از التحريف و التبديل چنين استفاده مى گردد كه اين تفسير كه فعلا وجود ندارد ردى بـوده اسـت بـر اقوال فرقه حشويه و اصحاب حديث كه در صدر اول اعتقاد غلطى نسبت به قـرآن داشتند و تلفيقاتى به كرامت قرآن كريم نسبت داده اند اين تفسير از جمله تفاسير و ردهائى مى باشد كه مانند شريف مرتضى و شيخ طوسى و شيخ صدوق بر آن اقوال نوشته اند.
منابع :

تاسيس الشيعة , 334; جامع الرواة , 264; الذريعة , 3/394; رجال , شيخ طوسى , 284; رجال , ابن داوود 305, الفهرست , شيخ طوسى , 289, معجم رجال الحديث , 15/262.


تفسير ابى حمزة الثمالى
اثـر ابـوحمزه ثابت ( م 150 ق ) فرزند ابى صفيه دينار ثمالى كوفى ازدى معروف به ابوحمزه ثمالى شيخ شيوخ شيعه در عصر خويش و از اخيار و ثقات معتمدين در روايات و حديث .
از اصحاب حضرت سجاد علیه السلام, امام باقر علیه السلام, امام صادق علیه السلام و امام كاظم علیه السلام بود و نيز علماء عامه و خاصه روايات و احاديث او را در تفاسير خود نقل كرده اند.
ابـن الـنـديم در الفهرست در ذكر كتب تفاسير قرآن تفسير او را ضبط كرده و چنين ياد مى كند كـتـاب تـفـسـير ابى حمزة الثمالى و نام او ثابت بن دينار و كنيه پدرش دينار ابوصفيه است و نيز ابوحمزه از اصحاب على عليه السلام بوده و از نجباء ثقات و از مصاحبين اباجعفر علیه السلام ... .
از جمله كسانى كه از تفسير ابى حمزه ثمالى نقل نموده اند.
ابوالقاسم فرات از اعلام مفسرين شيعه در عصر غيبت صغرى در تفسير خويش به نام تفسير فرات در بيش از چهارده مورد از ابى حمزه ثمالى نقل مى نمايد.
و نيز ثعلبى ( م 427 ق ) در تفسير خود به نام الكشف و البيان فى تفسير القرآن و ابن شهر آشوب ( م 588 ق ) در تفسير خود اسباب و النزول و كتاب ديگرش المناقب و ملامحمد صالح البرغانى ( م 1271 ق ) در تـفـسير خود كنزالعرفان و جمعى ديگر و حاجى خليفه در كشف الظنون و در ضمن ذكـر تـفاسير آن را نيز ضبط كرده اند و نجاشى مى نويسد, سه فرزند وى نوح و منصور و حمزه در قيام و خروج زيد شهيد گرديده اند.
مـنابع :

اعيان الشيعة , 4/9; الاعلام , 2/97; تاسيس الشيعة , 327; تفسير فرات الكوفى , 177; تفسير كـنـزالـعـرفـان ( خطى ); تفسير بحرالعرفان و معدن الايمان , ملامحمد صالح برغانى ( خطى ); الـذريـعة , 4/254; جامع الرواة , 1/134; رجال ابن داود, 77; رجال علامه حلى , 29; رجال , كشى , 176; رجـال , نـجـاشـى , 1/289 - 292; رجـال , شيخ طوسى , 84, به بعد; كشف الظنون , 1/444; طـبقات المفسرين , داودى , 1/123; الفهرست ابن نديم , 36; الفهرست شيخ طوسى , 71; مفسران شـيـعه , 67; مناقب , ابن شهر آشوب , 4/320; معجم رجال الحديث , 3/385 - 393; تفسير القمى , 2/451 به بعد.


تفسير ابن ابى زياد
[ ; تـفـسـيـر سكونى ], اثر اسماعيل ( م ب 148 ق ) فرزند ابى زياد مسلم شعيرى سكونى كوفى از دانشمندان و مفسران شيعه و از اصحاب حضرت امام جعفر صادق علیه السلام و ثقات محدثين اماميه .
ابن نديم در الفهرست , تفسير قرآن وى را ضبط كرده است .
ابوالعباس نجاشى ( م 450 ق ) آن را توسط استاد و شيخش در روايات ابى العباس احمد بن على بن نوح سيرافى با پنج واسطه روايت مى كند.
مـيـردامـاد در كـتـاب خـود الرواشح السماوية فى شرح الاحاديث الاماميه پس از توثيق وى قول تـضـعـيـف او را چـون از سكونيه است رد مى كند و اظهار مى دارد كه اجماع اصحاب به توثيق او تصريح دارند.
تـفـسـيـر مورد بحث به زبان عربى و بر شيوه همان عصر يعنى روائى مى باشد و در كتب تفسير و حديث معتبر شيعه از تفسير وى بسيارى نقل گرديده است .
مـنـابـع :

الاسـتـبصار, 1/442; تنقيح المقال , 1/127; تهذيب الاحكام , 3/256 به بعد; تفسير قمى , 1/388; جـامـع الرواة , 1/91; الرواشح السماوية فى شرح الاحاديث الاماميه , 56; رجال , ابن داوود, 55; رجال , شيخ طوسى , 147; رجال , نجاشى , 1/109 - 110; الخلاصة , علامه حلى , 199; الفهرست , شـيـخ طـوسـى , 55; مـعجم رجال الحديث , 3/185 - 187; من لا يحضره الفقيه , 4/254; ميزان الاعتدال , 1/231.


تفسير الاعمش
از ابـومحمد سليمان ( 61 - 148 يا 149 ق ) فرزند مهران الاعمش اسدى كاهلى از اكابر مفسران و خواص اصحاب امام محمدباقر علیه السلام و از قاريان مشهور شيعه .
ابن سعد در الطبقات الكبرى او را اعرف مردم در تفسير و فنون قرآن مى خواند سپس اضافه كرده است كه ابوحيان تيمى قرآنى را با خود داشت كه آن را بر اعمش عرضه مى كرد و تصحيح مى نمود بر قراات او و اين صحيح ترين مصاحف بود.
ابـن عـمـاد حنبلى او را در كتاب خود شذرات از شيوخ محدثين كوفه و عالم رئيس مى خواند كه سند 1300 حديث در تفسير و ساير موارد به او منتهى مى گردد.
تـفسير اعمش به زبان عربى و شيوه روائى است و منقولاتى از آن در بسيارى از تفسيرهاى سنى و شـيـعـه آمده است كه در فضائل حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب علیه السلام و خاندان عصمت و طهارت مى باشد.
مـانند تفسير آيه 37 سوره بقره فتلقى آدم من ربه كلمات فتاب عليه اعمش از ابى صالح از ابن عـباس روايت مى كند كه چون آدم دچار خطيئه شد جبرئيل به او تعليم كرد كه خداوند را به حق خمسه طيبه سوگند دهد تا بخشوده شود و او چنين كرد پس بخشوده شد.
منابع :

الاعلام , 3/135; تاريخ بغداد, 3/13; تذكرة الحفاظ, 1/154; تفسير فرات الكوفى , 57; تفسير الـقـمـى , 2/381; تهذيب التهذيب , 4/195; خدمات متقابل اسلام و ايران , 456; حلية الاولياء, 46; خـلاصـة الـتذهيب , 155; رجال , شيخ طوسى , 206; رجال , ابن داود, 177; ريحانة الادب 1/154; جـامـع الـرواة , 1/383; سـيـر اعـلام الـنـبلاء, 6/226; الطبقات الكبرى , ابن سعد, 6/342; ميزان الاعتدال , 2/224.


تفسير ابى بصير
از ابوبصير يحيى ( م 148 يا 150 ق ) فرزند ابى القاسم اسدى نام پدرش را به اختلاف نقل كرده اند.
شيخ طوسى در الفهرست يحيى بن القاسم ذكر نموده در رجال خود يحيى بن ابى القاسم .
حديث و تفسير را از حضرت ابى جعفر محمد الباقر و امام جعفر الصادق عليهما السلام اخذ كرد.
كشى در رجال خود در شرح حال او به نقل از محمد بن مسعود مى نويسد كه از على بن حسن بن فضال درباره او سؤال كردم گفت كه از هم پيمانان بنى اسد بود.
سپس مجددا سؤال كردم آيا متهم به غلو بود؟ گفت خير.
وى داراى تفسير قرآن است .
سيد حسن صدر در تاسيس الشيعه مى نويسد اجماع بر توثيق اوست و تقديم وى در فقه است .
وى داراى كتابى است در تفسير قرآن .
احـتـمـالا با ابوبصير فرزند قاسم كه اسناد بيش از 275 روايت به او منتهى مى گردد يكى است و روايات او در كتب اربعه ضبط است .
مـنـابع :

الاختار, شيخ مفيد, 83; تاسيس الشيعة , 327; تفسير فرات كوفى , 417; الذريعة , 4/251; جـامع الرواة , 2/324; رجال , ابن داوود, 371; رجال , علامه حلى , 264; رجال شيخ طوسى , 140 - 333; رجـال , كـشـى , 402; رجـال , نـجاشى , 2/411; الشيعه و فنون الاسلام , 61; الفهرست , شيخ طوسى , 362; معجم رجال الحديث , 20 - 28; مفسران شيعه , 67; تفسير القمى , 1/28.


تفسير(هاى ) مقاتل بن سليمان
اثر ابوالحسن مقاتل بن سليمان بن زيد بلخى خراسانى ( م 150 ق ), از اصحاب امام محمدباقر علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام و با يك واسطه از طريق ضحاك بن مزاحم از ابن عباس روايت كرده است .
شافعى گفته است همه مردم در تفسير نيازمند به مقاتل هستند.
از او آثار قرآن پژوهى متعددى باقى مانده است .
از جـمـلـه كتابى در زمينه متشابهات قرآن ( نسخه مكتوب به سال 586 ق در كتابخانه راقم اين سطور در قزوين ). كتابى در وجوه و نظاير قرآن مجيد كه به طبع رسيده است .
كتابى در زمينه ناسخ و منسوخ ; كتابى به نام تفسير الجوابات فى القرآن , همچنين نوادر التفسير; ). ثت تفسير الخمسمائة آية من القرآن ( نسخه محفوظ در كتابخانه موزه بريتانيا به شماره 8033

منابع :

الاعلام , 7/281; تاريخ الادب العربى , كارل برو كلمان , 4/9 - 10; تاريخ دمشق , تلخيص ابن مـنـظـور, 25/197 - 204; تـفسير فرات كوفى , 174 به بعد; تهذيب التهذيب , ابن حجر, 10/249 - 254; جامع الرواة , 2/261; الذريعة , 4/315; رجال , ابن داود 519; رجال , شيخ طوسى , 138, 313; رجـال , كـشـى , 334; شـذرات , 1/227; طبقات المفسرين , داودى , 2/330 - 331; الفهرست , ابن نديم , 227; معجم رجال الحديث , 18/3111; وفيات الاعيان , 5/255 - 257; ربيع الابرار, 1/397.


تفسير ابومريم انصارى
اثـر ابـومـريـم عـبدالغفار ( م ح 150 ق ) فرزند القاسم بن قيس بن فهد انصارى فقيه مفسر شيخ المحدثين و از اصحاب امام محمدباقر علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام. ابن حجر در لسان الميزان مفسر را رافضى و غير ثقه و از رؤس الشيعة وصف نموده و از قول احمد بن حنبل مى نويسد هرگاه ابوعبيده حديثى را از قول ابن مريم نقل مى كرد, مردم فرياد مى زدند كه لا نريده ( او را نمى خواهيم ). سپس از بخارى از مفسر با ذكر سند از ابن عباس از رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم حديث على مولى من كنت مولاه را ضبط كرده است .
تفسير مورد بحث در يك جلد به شيوه روائى به زبان عربى است كه طى كتب معتبر حديث شيعه و تفسيرهاى اماميه منقول است .
از جمله فرات كوفى در كتاب تفسير خود در تفسير آيه 36 سوره نساء و اعبدوا اللّه و لا تشركوا به شيئا و بالوالدين احسانا و بذى القربى مى نويسد وى از حضرت صادق صلی الله علیه و آله و سلم نقل مى نمايد كه مراد از الـوالـديـن , رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم و على بن ابى طالب علیه السلام است و همچنين در تفسير آيه 82 سوره الانـعام الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئك لهم الا من و هم مهتدون از حضرت صادق علیه السلام نقل نموده كه امام علیه السلام فرمودند يا ابامريم هذه و اللّه نزلت فى على بن ابى طالب علیه السلام خاصة .
مـنـابع :

تفسير فرات , كوفى , 104 به بعد; جامع الرواة , 1/461 - 462; رجال , ابن داود, 226; رجال , شـيخ طوسى , 99/237; رجال , نجاشى , 64; رجال , علامه حلى , 117; الفهرست , 219 - 220; لسان الميزان , 4/42 - 43; معجم رجال الحديث , 10/55 - 56; تهذيب الاحكام , 9/370 به بعد.


تفسير فضيل رسانى
فضيل ( م ح 150 ق ) فرزند زبير بن عمر بن درهم رسانى اسدى كوفى , از اصحاب امامين حضرت باقر علیه السلام و حضرت صادق علیه السلام و مفسرين و محدثين شيعه در قرن دوم هجرى .
تـفسير مورد بحث به زبان عربى به شيوه روائى كه قسمتى از اين تفسير طى كتب تفسير و كتب حديث نقل گرديده است .
از جمله مفسران شيعه كه تفسير او را نقل نموده اند فرات كوفى در تفسير خود بيش از پنج عنوان از تـفـسـيـر آيـات خـويـش را اسـنـاد به اين مفسر نموده است كه تمامى آنها در فضائل حضرت امـيـرالـمـؤمنين على علیه السلام و خاندان عصمت و نبوت است و چهار عنوان آن را مفسر از زيد شهيد روايـت نـمـوده اسـت از جمله در تفسير آيه 36 سوره نور فى بيوت اذن اللّه ان ترفع و يذكر فيها اسـمـه يسبح له فيها بالغدو و الاصال مى نويسد كه فضيل بن زبير از زيد بن على علیه السلام درباره اين آيه پرسيد, گفت رسول اللّه صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است مراد از بيوت بيوت انبياء است .
ابـوبـكـر مـى پـرسـد آيا بيت على علیه السلام هم از آنهاست ; حضرت صلی الله علیه و آله و سلم پاسخ مى دهند آرى از برترين آنهاست .
منابع :

تفسير فرات كوفى , 177 به بعد; جامع الرواة , 2/9; رجال , كشى , 287; رجال , شيخ طوسى , 132; الـفـهـرسـت , ابن نديم , 227; معجم رجال الحديث , 13/326 - 327; الكافى , 6/326 به بعد; كامل الزيارات , 72; مجله تراثنا ( شماره 2 سال اول ).


تفسير منخل
اثـر منخل ( م ح 150 ق ) فرزند جميل اسدى كوفى از مفسران شيعه و اصحاب حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام و از دانشمندان اماميه در قرن دوم هجرى .
مـفـسـر را از غـلاة شـيـعه مى خوانند و نيز تفسير وى را محمد بن سنان و احمد بن ميثم روايت كرده اند.
نجاشى تفسير او را در كتاب رجال خود ضبط كرده است .
ايـن تـفسير به شيوه روائى است و در تفسير آيات قرآن كريم از اقوال ائمه اطهار علیه السلام بهره گرفته است .
روايات مفسر در كتب اربعه و تفاسير مهم شيعه نقل شده است .
مـنـابـع :

تفسير فرات كوفى ; تفسير بحرالعرفان برغانى ( خطى ); تهذيب الاحكام , 2/109 به بعد; الـذريـعـة , 4/316; جـامع الرواة , 2/263; رجال , ابن داود, 520; رجال , شيخ طوسى , 320; رجال , كـشـى , 314; رجال نجاشى , 2/372 - 373; الفهرست , شيخ طوسى , 338; الكافى , 1/417 به بعد; معالم العلماء, ابن شهر آشوب , 124; مفسران شيعه , 69.


تفسير حسن مروزى
اثر حسن ( م ح 150 ق ) فرزند واقد مروزى كوفى از مفسران اماميه فقيه محدث .
وى از اصـحـاب حضرت ابى عبداللّه جعفر الصادق علیه السلام بوده و نيز ابن نديم در الفهرست مى نويسد داراى مـؤلـفـات از جمله كتاب تفسير قرآن و تفسير الناسخ و المنسوخ و كتاب تفسير الوجوه فى القرآن است .
تـفـسـير مروزى به شيوه مفسران اصحاب روائى است و در تفسير آيات قرآن از روايات و احاديث خاندان عصمت بهره گرفته است ولى متاسفانه فعلا موجود نيست .
طى تفسيرهاى روائى از آن نقل گرديده است .
مـنـابـع :

الـذريـعـة , 4/271; رجـال , شيخ طوسى , 225; الفهرست , ابن نديم , 284; معجم رجال الحديث , 5/151; مفسران شيعه , 69.


تفسير هاشمى
[ ; تفسير سوره القدر ], اثر عبدالرحمان فرزند كثير هاشمى ( م ح 155 ق ) فقيه محدث و مفسر, از اصحاب امامين حضرت امام باقر علیه السلام و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام. ابن قولويه او را توثيق مى نمايد و شيخ صدوق توسط محمد بن الحسن از محمد بن الحسن الصفار از على بن حسان واسطى از عمويش عبدالرحمان بن كثير هاشمى روايت مى كند.
تـفـسير وى به زبان عربى و به شيوه روائى است و طى كتب تفسير و حديث معتبر شيعه از جمله كتب اربعه بسيارى نقل گرديده است .
هـمچنين نام وى در اسناد بيش از چهل و دو روايت ضبط شده است كه سند آنها به او مى رسد از جمله در تهذيب و من لا يحضره الفقيه و كامل الزيارات و ساير كتب حديث .
مـنـابع :

تفسير قمى , 2/131 به بعد; تهذيب الاحكام , 1/53 به بعد; جامع الرواة , 1/453; رجال , ابن داود, 474; رجـال , نـجـاشـى , 2/44 - 45; الـفـهـرست , شيخ طوسى , 134 - 135; معجم رجال الحديث , 9/343 - 345; من لا يحضره الفقيه , 3/366 به بعد.


تفسير ابن زيات كوفى
اثـر ابوعماره حمزة ( 80 - 150 يا 154 يا 158 ق ) فرزند حبيب بن عمارة بن اسماعيل زيات كوفى تميمى كه مزارش در شهر حلوان عراق معروف است .
از شيوخ مفسران اماميه و يكى از قراء نامدار قرآن مجيد كه به امام القراء معروف است .
تفسير و تاويل قرآن را از امام صادق علیه السلام و قراآت و ساير علوم قرآنى را از شيوخ شيعه و اكابر علماى عصر خويش از جمله سليمان الاعمش و حمران بن اعين برادرزاده ابن اعين و ديگران فراگرفت ابن نديم تفسير متشابه القرآن او را در الفهرست ياد كرده است .
بـعضى ديگر از آثار قرآن پژوهى او عبارت است از: عدد آى القرآن , اسباع القرآن ( كه در اين رشته صاحب ابتكار بوده است ); كتاب الوقف و الابتداء; حدود آى القرآن ; مقطوع القرآن و موصوله .
ملا محمد صالح برغانى حائرى ( م 1271 ق ) در كتاب موسوعة البرغانى فى فقه الشيعة , در فصل الصلوة فى ماهية القراء از او به نيكى ياد كرده است .
منابع :

اعيان الشيعة , 6/238 - 240; الاعلام , 2/277; ايضاح المكنون , 2/318; البيان , آيت اللّه خوئى , 136 - 257; سير اعلام النبلاء, 7/90; شذرات الذهب , 1/240; طبقات ابن سعد, 6/385; غاية النهاية ابـن جـرزى , 1/261; فـهرست , ابن نديم , 32; ميزان الاعتدال , 1/ 605; الوافى بالوفيات , 13/172; وفيات الاعيان , 2/216; مجالس المؤمنين , 10/549.


تفسير على بن حمزه
اثـر ابـوالـحسن على ( م 185 يا 189 ق ) فرزند حمزة بن عبداللّه بن بهمن بن فيروز كوفى اسدى معروف به كسايى , از مفسران و قراء شيعه و علماء لغت و نحو.
شمس الدين محمد ذهبى مشايخ او را امام صادق علیه السلام و اعمش و سليمان بن ارقم نام برده است .
آثـار قرآن پژوهى او عبارتند از: تفسير الهاآت , يا هاء القرآن ; القراآت ; المتشابه فى القرآن [ ; تفسير مـا تشابه من الفاظ القرآن و تناظر من كلمات الفرقان ] ( نسخه اى از آن به شماره 15 در مجموعه كتابخانه قوله محفوظ است ); مقطوع القرآن و موصوله ; تفسير معانى القرآن .
مـنـابـع :

الاعلام , 2/162 - 164; تاريخ بغداد, 11/403 - 415; الانساب , سمعانى , 10/419; البداية و النهاية , 11/201 - 202; سير اعلام النبلاء, 9/131 - 134; شذرات الذهب , 1/321; طبقات المفسرين , داوودى , 1/404 - 409; طـبـقـات الـقراء, ذهبى , 1/100; الفهرست , ابن نديم , 32; كشف الظنون , 2/1328; مرآة الجنان , 1/421 - 422; النجوم الزاهرة , 2/130.


تفسير جواليقى
از هـاشم ( م ح 183 ق ) فرزند سالم جواليقى جوزجانى ( و جوزجان از نواحى بلخ است ), از شيوخ شـيـعـه در قرن دوم هجرى و اعلام اماميه در علم كلام و تفسير و از اصحاب امام جعفر الصادق و امام موسى الكاظم عليهما السلام .
وى ايـرانـى تـبـار بوده و نجاشى و شيخ الطائفه شيخ طوسى او را توثيق نموده اند نجاشى تفسير جواليقى و ساير كتب او را به چهار واسطه روايت كرده است .
تـفـسـير مزبور به زبان عربى و شيوه روائى است و در تفسير آيات قرآن كريم از روايات و احاديث خاندان عصمت و طهارت بهره گرفته است .
مفسرين ديگر از اين تفسير نقل كرده اند ولى اكنون وجود ندارد.
مـنابع :

تاسيس الشيعة , 360; الذريعة , 4/321; رجال , برقى , 34 و 48; رجال , شيخ طوسى , 329 و 362; رجال , نجاشى , 2/399; الفهرست , شيخ طوسى , 356; معالم العلماء 129; مفسران شيعه , 69.


تفسير سدى صغير
اثـر مـحـمـد سـدى صـغـيـر ( م 186 ق ) فـرزنـد مروان بن عبداللّه بن اسماعيل سدى كبير بن عبدالرحمن بن ابى كريمه قرشى سدى كوفى , فقيه مفسر محدث , وى از احفاد ابومحمد اسماعيل سدى كبير ( م 27 ق ) مى باشد.
تـفـسير وى به زبان عربى به شيوه روائى طى تفسيرهاى شيعه و كتب حديث منقول است و شيخ آقابزرگ تهرانى در الذريعة هنگام ذكر تفسير جدش اسماعيل بن عبدالرحمن سدى كبير به تفسير وى نـيـز اشـاره نـموده است و نيز قسمتى از اين تفسير را فرات كوفى در تفسير خود در بيش از هـفـده مـورد طى سـلسله اسناد خود از اين مفسر نقل نموده است و اكثر آنها در فضائل حضرت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب علیه السلام و خاندان عصمت و نبوت مى باشد.
در تـفسير آيه 248 سوره بقره : بقية مما ترك آل موسى و آل هارون به نقل از محمد بن مروان سدى از ابان بن عياش از سليم بن قيس مى گويد: پس از جنگ صفين و قبل از جنگ نهروان , ما در مـسـجـد نـشسته بوديم كه اميرالمؤمنين على علیه السلام وارد گرديد و مسجد مملو از مردم بود و خطبه معروف را خواند كه در ضمن آن عبارت معروف سلونى قبل ان تفقدونى را بيان فرمود.
و در تـفـسير آيه 274 سوره بقره الذين ينفقون اموالهم بالليل و النهار سرا و علائية ... , از محمد بن مروان سدى به نقل از كلبى از ابى صالح مى نويسد در حق على بن ابى طالب علیه السلام نازل گرديده است .
شـيـخ طـوسى و برقى در كتب رجالى خود وى را از اصحاب امام محمد الباقر علیه السلام ياد مى كنند و حائرى اردبيلى در جامع الرواة او را از اصحاب حضرت امام محمد باقر علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام ضبط كرده اند و نيز قسمت بسيارى از روايات امامين را ذكر نموده است و نيز از وى به نام محمد بن مروان كلبى ياد مى كند.
منابع :

تفسير فرات الكوفى , 65 به بعد; الذريعة , 4/276; رجال , برقى , 10; رجال , كشى , 187; جامع الرواة , 2/190 - 192; معجم رجال الحديث , 17/221 - 222.


تفسير وهيب
اثر ابوعلى وهيب ( م ب 188 ق ) فرزند حفص جريرى كوفى معروف به المنتوف , از مفسران شيعه و از اصحاب امام جعفر صادق و امام موسى كاظم عليهما السلام .
نـجـاشـى پـس از توثيق او را واقفى مى خواند و مى نويسد: وى داراى مصنفاتى است از جمله آنها كتابى در تفسير قرآن .
صـدوق او را در مـشـيـخه خود ياد كرده و مى نويسد كوفى و معروف به المنتوف بوده او بيش از شـصـت و يـك روايـت از ابـى بـصـير نقل كرده و جمعى از بزرگان شيعه از وى روايت كرده اند; همچنين مفسران شيعه از جمله قمى در تفسير خود و سايرين و نيز روايات او در كافى و تهذيب و الاستبصار ذكر شده است .
مـنـابـع :

تاسيس الشيعة , 328; تفسير قمى , 2/451 به بعد; جامع الرواة , 2/303; الذريعة , 4/320; رجـال , ابـن داود, 363; رجال , نجاشى , 393; الكافى , 3/504; الاستبصار, 2/266; تهذيب الاحكام , 5/208; من لا يحضرة الفقيه , 2/294; الفهرست , شيخ طوسى , 351; معجم رجال الحديث , 19/ 215 - 217; مفسران شيعه , 69.


تفسير معانى القرآن
اثـر شـيـخ ابـوجعفر محمد ( م ح 190 ق ) فرزند حسن بن ابى ساره رواسى كوفى نيلى , از نحويين كوفه و مفسران شيعه .
وى عـلوم عربى و نحو و لغت را ااز اعمش و ديگران اخذ كرد و تفسير و حديث را از محضر امامين ابى جعفر الباقر علیه السلام و ابى عبداللّه جعفر الصادق علیه السلام. وى نخستين شخصى است كه از علماى كوفه كتابى را در نحو تاليف نمود و نيز وى استاد كسائى و فراء مى باشد.
تـفـسـير موردد بحث در يك جلد به زبان عربى است و مفسر با مشرب ادبى و نحو خود به معانى كلمات و مشكل قرآن كريم پرداخت .
نجاشى در رجال خود ( 2/200 ) نام اين تفسير را اعراب القرآن ذكر كرده است .
مـنـابـع :

بـغـية الوعاة , 1/82; تاسيس الشيعة 67; الذريعة , 21/205; رجال , ابن داود, 303; رجال , نـجـاشـى , 2/200; طـبـقـات المفسرين , داودى , 2/134; الفهرست , ابن نديم , 37; معجم الادباء, 18/121; معجم رجال الحديث , 15/205; معجم المؤلفين , 9/191.


تفسير احمد بن صبيح (تفسير ابن صبيح )
اثر ابوعبداللّه احمد ( م ح 190 ق ) فرزند صبيح اسدى كوفى فقيه , مفسر و محدث شيعه .
گـفته شده كه زيديه او را از خود مى دانند ولى اين موضوع صحيح نيست و زيدى بودن وى نفى شده است .
تفسير وى به زبان عربى در يك جلد به شيوه روائى است .
ابـوالعباس نجاشى ( م 450 ق ) در رجال خود پس از توثيق وى و نفى زيدى بودن او كتاب تفسير مذكور را ضبط كرده است .
شـيـخ طـوسـى ( م 460 ق ) آن را در الـفهرست ضبط نموده است و سيد حسن صدر در تاسيس الـشـيـعـة وى را توثيق نموده سپس تفسير او را ذكر كرده و اين مفسر را در طبقه ابن عيسى كه عصر حضرت امام رضا علیه السلام را درك نمود مى شمارد.
تفسير مذكور را مفسران شيعه طى كتب تفسيرهاى خويش نقل كرده اند.
فرات كوفى در تفسير خود معروف به تفسير فرات كوفى در تفسير آيه 199 سوره بقره ثم افيضوا مـن حـيـث افـاض الـناس به نقل از استادش حسين بن علوان از حضرت صادق علیه السلام مى نويسد: سوگند به پروردگار و كعبه كه آنان را به على بن ابى طالب علیه السلام هدايت كرده است , كه هركس به او راه يافت , ره يافته شد, و هركس نيافت , گمراه شد.
مـنابع :

الاستبصار, 2/127; تفسير فرات , كوفى 64; تهذيب الاحكام , 1/316 به بعد; تاسيس الشيعة 329; جامع الرواة , 1/51; رجال , ابن داود, 29; رجال , نجاشى , 1/208; الفهرست , شيخ طوسى , 46 - 47; الذريعة , 4/243; معالم العلماء, 13; قاموس الرجال , تسترى , 1/479 - 480.


تفسير ابى روق
اثر ابى روق عطية ( م 190 ق ) فرزند حارث همدانى كوفى , از مفسران و تابعين .
فريقين عامه و خاصه او را توثيق نموده اند.
علامه حلى در رجال خود ( 131 ) از قول ابن عقده مى نويسد ابى روق به ولايت اهل بيت علیه السلام قائل بوده و اعتقاد جازم داشت .
نجاشى در رجال خود ( 1/78 ) در شرح حال ابان بن تغلب مى گويد: محمد بن عبدالرحمن فتحى كوفى بين تفاسير ابان بن تغلب , ابى روق و محمد بن السائب جمع نموده و از آن سه تفسير, تفسير واحدى را تاليف نموده است داودى ( م 945 ق ) در طبقات المفسرين ( 1/380 ) خود پس از ذكر تفسير وى ابى روق را در طبقه پنجم مفسران ضبط كرده است .
ابن تفسير نيز از جمله تفسيرهاى روائى بوده ولى از بين رفته است .
مـنـابـع :

الـذريـعة , 4/253; جامع الرواة , 1/538; رجال , ابن داوود, 234; خلاصة التذهيب , 126; معجم رجال الحديث , 11/147; مفسران شيعه , 78.


غريب القرآن
اثر شيخ ابوفيد مؤرج ( م 195 ق ) فرزند عمرو بن ثور سدوسى بصرى از علماى نحو و لغت عربى و اديب و مفسر.
وى از شاگردان مدرسه شيعى بصره است .
وى هـنـگـام اقامت در خراسان محضر حضرت رضا علیه السلام را درك كرده ولى در كتب حديث او هيچ گونه روايتى از امام علیه السلام نقل نشده است .
تـفـسـيـر مـورد بحث در يك جلد به زبان عربى است كه مفسر با مشرب ادبى و نحو خود به آيات متشابه و كلمات غريب قرآن كريم پرداخته و تفسير كرده است .
منابع :

اعلام , 7/318; انباه الرواة , 3/327; بغية الوعاة , 2/305; التاريخ الكبير, 8/71; جمهرة انساب الـعـرب , 299; الـذريعة , 16949; سير اعلام النبلاء, 9/309; معجم الادباء, 19/196; وفيات الاعيان , 5/304.


تفسير الهلالى
[ ; تـفسير جوابات القرآن ], اثر مفسر ابومحمد سفيان ( كوفه 107 - مكه 198 ق ) فرزند عيينة بن ابـى عـمـران مـيـمـون هلالى , از مفسران شيعة و محدثين و متكلمين عصر خويش و از اصحاب حضرت صادق علیه السلام. از محضر بسيارى از محدثين فريقين سنى و شيعة و زيدى بهره مند گشت .
تـفـسـيـر مورد بحث به زبان عربى به شيوه روائى است و در دل تفسيرهاى سنى و شيعه و زيديه منقول است .
ابوالعباس نجاشى تفسير مذكور را از حضرت صادق علیه السلام دانسته است و آن را توسط استادش احمد بن على بن العباس السيرافى با چهار واسطه نقل مى كند.
اين تفسير در عصر ابن نديم از شهرت بسزائى برخوردار بوده است .
ذهبى ( م 748 ق ) در سير اعلام النبلاء پس از ذكر مشايخ و جمع كثيرى از شاگردان مفسر اقوال تمام فقهاء و محدثينى كه مفسر را ستوده اند نقل مى كند و در مورد تفسير مى نويسد عبداللّه بن و هب گفته است : در علم تفسير هيچ كس را داناتر از ابن عيينه نمى شناسم سپس اضافه نموده كه امام شافعى گفته است اگر مالك و سفيان بن عيينة نبودند علم حجاز از بين رفته بود.
شـمـس الـدين محمد داودى ( م 945 ق ) در كتاب خود طبقات المفسرين پس از اينكه او را امام مجتهدين و شيخ الاسلام مى خواند به شرح حال وى پرداخته و تفسيرى به نام جوابات القرآن به او نسبت داده است كه احتمالا با تفسير الهلالى متحد باشد.
فرات كوفى در تفسير خود بخشى از تفسير سفيان را در تفسير آيه اول از سوره معارج سال سائل بعذاب واقع به نقل از حسين بن محمد الخارفى نقل كرده است .
و نـيـز عـلـى بن ابراهيم قمى در تفسير خود در تفسير آيه 200 سوره بقره فاذا قضيتم مناسككم فاذكرو اللّه فمن الناس من يقول ربنا آتنا فى الدنيا و ماله فى الخرة من خلاق به نقل از سفيان بن عيينة از حضرت صادق علیه السلام به تفسير آيه مى پردازد.

همچنين احاديث وى در كتب اربعه .
سـى مـحسن امين عاملى در اعيان الشيعة به تشيع او تصريح دارد و نيز تمام مورخين تفسير او را جـزء مـؤلـفات وى ضبط كرده اند و بغدادى در ايضاح المكنون اين تفسير را ضبط كرده است و از معاصرين , خيرالدين زركلى و عمر رضا كحاله اين تفسير را ياد كرده اند.
مـنـابع :

اعيان الشيعة , 7/266; الاعلام , 3/105; ايضاح المكنون , 1/303; الاستبصار, 2/131 به بعد; تـذكـرة الـحـفـاظ, 1/262; تاريخ بغداد, 9/174; تهذيب الاحكام , 4/294 به بعد; تهذيب التهذيب , 4/104; جـامـع الـرواة , 1/367; حـلية الاولياء, 7/270; رجال , ابن داود, 172; رجال , شيخ طوسى , 212; رجـال , كـشى , 334; سير اعلام النبلاء, 8/400; شذرات الذهب , 1/354; تفسيرالفرات كوفى , 505; تـفـسـيـر الـقـمى , 1/70 به بعد; رجال , نجاشى , 1/426; طبقات المفسرين , داودى , 1/196; الفهرست , ابن نديم , 226; معجم المؤلفين , 4/235; معجم رجال الحديث , 8/159; ميزان الاعتدال , 2/170.


نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید