اهميت و ضرورت تربيت فرزند بر كسي پوشيده نيست. هيچ مكتب و گروهي نيست كه اهميت و ضرورت تربيت انسان را انكار كند. از اين‌رو انسان امروزي بسيار به سرنوشت و آينده‌ي فرزندان خود علاقه‌مند بوده است و اكثر والدين همواره به دنبال كسب شيوه‌هاي تربيتي هستند تا آنان را در امر تعليم و تربيت فرزندان‌شان مساعدت و ياري كنند. از طرفي توسعه‌ي دانشگاهها و مراكز آموزشي تربيتي، انتشار مجلات و كتابهاي تربيتي و همچنين برنامه‌هاي آموزشي براي خانواده‌ها از طريق رسانه‌ها بر اهميت اين موضوع دلالت دارد.
با توجه به اين نكته مهم كه كودكان امانت‌هاي الهي هستند پس مهم‌ترين وظيفه‌ي والدين تربيت صحيح آنها مي‌باشد، در پاسخ به اين سؤال بيان مي‌كنيم كه كارشناسان و متخصصان تربيتي معتقدند كه والدين آيينه تمام‌نماي كودكان هستند و از آنان مي‌خواهند كه ابتدا خودشان به عنوان يك الگوي صحيح رفتار صحيحي داشته باشند.آنها معتقدند اثرات تربيتي بر روي كودكان بستگي نزديكي به شخصيت والدين آنها دارد.

به عنوان مثال: بهترين كاري كه يك پدر در تربيت كودكانش مي‌تواند انجام دهد اين است كه مادر آنها را دوست داشته باشد و احترام متقابل را به جاي آورد و يا آنكه به والدين توصيه مي‌كنند كه بايد شنونده‌ي خوبي باشيد يعني همان انتظاري كه والدين از بچه‌هايشان دارند و به آنها مي‌گويند خوب گوش كن ببين چه مي‌گويم و... پس همان‌گونه كه كودكان بايد شنونده ي خوبي باشند والدين هم بايد شنونده‌ي ماهري باشند. سكوت در برابر صحبتهاي كودكان و با دقت گوش دادن به حرفهاي آنان ضمن ترغيب و تشويق بچه‌ها به گوش كردن حرفهاي پدر و مادر به آنها عملاً مي‌آموزد كه ارتباط ميان انسانها يك جريان دو طرفه است.

البته منظور از گوش كردن دقيق به بچه‌ها آن نيست كه هر كاري داريم از آن دست برداريم و كنار او بنشينيم و تمام نيروي خويش را صرف توجه به او كنيم. بلكه شنوايي خوب آن است كه با ميل و رغبت به گفته‌ها و خواسته‌هاي آنها گوش كنيم و در حين صحبت كردن كودكان شكيبايي داشته باشيم. بيان اين نكته بجاست كه بگوييم كودكان خيلي خوب تظاهر كردن والدين را نسبت به گوش دادن به حرفهايشان متوجه مي‌شوند و از بي‌توجهي و بي‌دقتي آنان احساس حقارت و از خودبيگانگي مي‌نمايند .آنها با نگاه كردن به پدر و مادر و توجه در نحوه‌ي پاسخگويي آنها مي‌خواهند بگويند كه ما همه شايستگي و قابليت داريم كه شما پدر و مادر نيز به حرق ما گوش كنيد. كودكان تمايل دارند كه صحبت آنها را قطع نكنيم و ميان گفته‌هايشان آنان را پند و اندرز ندهيم. نتايج اين توصيه‌هاي كارشناسان تربيتي به والدين اين است كه كوشش كنيد تا تكنيكها و روشهاي تربيت كودك را فراگيريد. و در اين مسير از بهترين و اطمينان‌بخش‌ترين تجارب و آموخته‌هاي ديگران استفاده نماييد. تجربه‌هاي خاطرات دوران كودكي خودمان، اندرزها و راهنمايي‌هاي كارشناسان تربيتي و عقل سليم استفاده نماييد و هميشه به خاطر داشته باشيد كه «هر اقدام تربيتي مستلزم آگاهي، تجربه و آمادگي است» اما با وجود تمام مطالبي كه تاكنون در مورد تربيت فرزند گفته شد فراموش نكنيد كه گروه ديگري از كارشناسان امور تربيتي كودكان كه پيوسته در صحنه حضور دارند خود كودكانند، كودكاني كه مي‌توان مطالب فراواني از آنها آموخت، آنها توانايي دارند از درسهايي كه مستقيماً از والدين خود فراگرفته‌اند رفتارهاي ويژه‌اي را در والدين خود به عنوان سرپرست، بهبود بخشند. اين توانايي و بهبود بخشيدن زماني تحقق مي‌پذيرد كه والدين از اين عبارت كه حربه‌اي كه اكثر والدين آن را در مقابل فرزندان خود به كار مي‌گيرند «من پدر يا مادر شما هستم و شما ناچاريد مطيع نظرات من باشيد»استفاده نكنيد، به عنوان نمونه قبلاً گفتيم كه كودكان عملاً به ما مي‌آموزند كه «نخست گوش دهيد و سپس اقدام كنيد»
البته با دقت گوش كردن به گفته‌هاي ديگران خود يكي از عادات پسنديده‌ي هر انساني است، بنابراين بايد به صحبتهاي كودكان نيز خوب دقت و توجه كرد و حتي نبايد تظاهر به گوش دادن نمود بلكه بايد به پرسش‌ها و خواستهاي كودكان پاسخ درست و منطقي داد تا به شخصيت او ارزش داده شود و احساس حقارت نكند. پس همانطور كه والدين دوست دارند كودكانشان شنونده‌ خوبي باشند از همين طريق است كه كودكان نيز مي‌آموزند كه اگر مايل هستند پدر و مادر به سخن آنها محترمانه گوش كنند آنها نيز بايد به حرف والدين خود با احترام گوش فرا دهند.
تمام كودكان دوست دارند كه اولياءشان افرادي شنونده و مستمعين خوبي باشند. برخي از والدين مي‌گويند«فرزندانشان بيشتر و بهتر از هر كس هنر گوش كردن و مستمع خوب بودن را به انها آموختته‌اند و به ما مي‌فهمانند كه همواره متكلم‌وحده نباشيم»
درس ديگري كه اين كارشناسان كوچك ولي كاردان به طور عملي به والدين خود مي‌آموزند اين است كه آنچه را آموزش مي‌دهيد اجرا كنيد. يكي از نكات مهم تربيتي اين است كه چنانچه آموزش با نمونه و الگو همراه باشد، تربيت كودكان نيز اساس و بنياد محكمي پيدا مي‌كند. اگر پدر و مادرها سعي كنند نمونه‌اي از افراد خوب باشند فرزندانشان هم مسلماً تربيت نيكو پيدا مي‌كنند ولي صرفاً فهميدن و بيان كردن اين كه فلان نكته اخلاقي خوب يا بد است با عمل كردن آن خيلي تفاوت دارد.
وقتي كودكان ببينند آنچه كه والدين از آنها خواسته‌اند خودشان رعايت نمي‌كنند مثلاً اولياء فرزندان را از دروغ گفتن ، تحقير كردن و... بازمي‌دارند ولي خودشان همين اعمال و رفتار را در برابر چشم آنها انجام مي‌دهند. در اين صورت والدين بايد در انتظار رفتارهاي ناخواسته از كودكانشان و گاهي اوقات هم مورد بي‌مهري‌هاي آنان باشند.
حال به نظر شما كداميك والدين يا كودكان مي توانند براي طرف مقابل الگو و نمونه مثبت و سازنده باشند؟
خانواده‌هاي موفق معترفند كه مطالب فراواني از كودكانشان آموخته‌اند. يادآوري مي‌كنيم كه يكي از مؤثرترين و كارسازترين شيوه‌هاي تربيتي ، شيوه الگو‌دهي و ارائه مصداق عيني است. تأثير الگو دهي و ارائه الگو در نقش‌پذيري و همانند‌سازي، امري طبيعي و فطري است كه در همه انسان‌ها نهفته است. امروزه روان‌شناسان تعليم و تربيت اذعان دارند كه يادگيري ضمني و مشاهده‌اي كه وجود فرد را متأثر مي‌سازد فوق‌العاده قوي و پايدار‌تر است.
بخش قابل‌توجهي از رفتارها و مهارت‌هاي كلامي و اجتماعي كودكان صرفاً از طريق مشاهده رفتار والدين و مربيان و همسالان به وجود مي‌آيد. هر قدر الگوي رفتار والدين در خانواده براي كودكان مطلوب‌تر و محبوب‌تر باشد ميزان تأثير‌پذيري بيشتر و پايدارتر است.
منبع:

كتاب خانواده‌هاي موفق و تربيت فرزندان
تأليف: ري‌گارندي
ترجمه: دكتر خداداد بخشي

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید