بارالها پرستش تنها شايستهي توست، پس دست نياز تنها بر آستان پررحمت تو بلند ميكنيم و تنها تو را ميپرستيم كه دگر بار توفيق انس با قرآن، آخرين كتاب آسماني را روزيمان فرمودي تا با تمسك به آن و اهلبيت عليهمالسلام در تلاطم درياي زندگي غرق نشويم.
- اكنون از محضر پرفيض اين سورهي مبارك استدعا داريم كه خود را براي خوانندگان ما معرفي فرمايند:
من سورهي مدثر هستم، داراي 56 آيه بوده و در شهر با عظمت مكه بر فخر كائنات ختمالمرسلين محمد امين صلياللهعليهوآلهوسلم نازل گشتهام.
-لطفاً فضيلت تلاوت خود را براي محبين قرآن بيان نماييد:
شكافندهي علوم حضرت امام محمدباقر عليهالسلام ميفرمايند: هر كس در نماز واجب، سوره مدثر را بخواند، خدا او را در جوار حضرت رسول صلياللهعليهوآلهوسلم جاي ميدهد و در زندگي دنيا هرگز شقاوتي به او نرسد. 1
- از شما خواهشمنديم خلاصهاي از محتواي حكيمانهي خود را براي قرآنپژوهان بازگو نماييد:
آيات من با امر به پيامبر براي تبليغ رسالتش و هشدار مردم از عذاب آغاز ميشود و سپس به بيان صفات دوزخيان پرداخته و بر وقوع كيفر بزرگ كفار، سوگند ياد مينمايد و در پايان با تأكيد بر تطهير و ص فاي باطن، بيان ميدارد كه هر نفسي در گرو اعمال است كه انجام ميدهد و اگر مردم از قرآن پند گيرند اهل تقوا و معرفت خواهند بود.
- مشتاق شنيدن شأن نزول يكي از آيات روحبخش شما هستيم:
به خاطر ميآورم روزي مشركان مكه به سراغ يكي از رؤسا و ثروتمندان سران قريش به نام وليدبنمغيره رفتندو چون او را صاحب عقل و درايت ميدانستند از او پرسيدند: نظرت در مورد محمد صلياللهعليهوآلهوسلم چيست؟ ما ميگوييم او شاعر است. وليد گفت : من بايد سخنان او را بشنوم تا حكم كنم. وليد نزد پيامبر رفت و گفت: مقداري از اشعارت را برايم بخوان. پيامبر فرمود: اين سخنان كلام پروردگار است نه شعر . پس آن حضرت آياتي از سوره سجده را برايش تلاوت فرمود. وقتي به آيه «فاِن اَعرَضوا فَقُل اَنذرتكم صاعقةَ مَثل ضاعقة عاد و ثمود» رسيد. وليد از هيبت آيه لرزيد، بلندشد و بياعتنا به قريش به خانه رفت.
قريش نزد او رفتند و گفتند: آيا تو به محمد مايل شدهاي؟ گفت: نه. عرض كردند: آيا او شاعر است؟ وليد چهرهاش را در هم كشيد و گفت: من انواع شعر را ميدانم، سخنان او شباهتي به شعر ندارد. باز سؤال كردند : او كاهن است؟ وليد پاسخ داد: سخنان او شبيه كاهنان نيست. گفتند: آيا او ديوانه است؟ گفت: هيچ اثري از ديوانگي در او نيست. پس گفتند: او كيست؟ وليد پاسخ داد: بگوييد، سخنان او سحر است. زيرا دلهاي مردم را متوجه خود ميكند و ميان پدر و فرزند و زن و شوهر جدايي ميافكند. در اين هنگام خداوند اين آيات را نازل فرمود.2
«ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيدًا*وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَّمْدُودًا*وَبَنِينَ شُهُودًا*وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِيدًا*ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ*كَلَّا إِنَّهُ كَانَ لِآيَاتِنَا عَنِيدًا*سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا*إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ*فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ*ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ*ثُمَّ نَظَرَ*ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ*ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ*فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ*إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ*سَأُصْلِيهِ سَقَرَ*وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ*لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ*لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ*عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ*وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ*كَلَّا وَالْقَمَرِ*وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ*وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ*إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ»3
اي رسول ما، به من واگذار آن كسي كه او را تنها آفريدم و به او مال و ثروت فراوان دادم و فرزنداني كه همواره نزد او (در خدمت) او هستند. وسايل زندگي را از هر نظر براي وي فراهم ساختم. باز هم طمع دارد كه بر او بيفزايم ، هرگز چنين نخواهد شد چرا كه او پشت به آيات ما دشمني ميورزد، به زودي او را به بالا رفتن از گردنه (مشكلات و معضلات زندگي) واميدارم. او براي مبارزه (با پيغمبر و قرآن) انديشه كرد و مطلب را آماده ساخت. مرگ بر او باد چگونه(براي مبارزه با حق)مطلب را آماده كرد باز هم مرگ بر او چگونه مطلب(و نقشه شيطاني خود را ) آماده نمود. سپس نگاهي كرد و بعد چهره در هم كشيد و عجولانه دست به كار شد. سپس پشت به حق كرد و تكبر ورزيد و سرانجام گفت: اين (قرآن) چيزي جز يك سحر جالب همچون سحرهاي پيشينيان نيست! نيست اين قرآن مگر گفتار بشر. به زودي او را وارد دوزخ ميكنيم و تو نميداني كه دوزخ چيست؟
منظور شما از «ناقور» در هشتمين آيه «فَاِذا نُقِرَ في النّاقوُر» چيست؟
صادق آلمحمد صلياللهعليهوآلهوسلم در پاسخ مفضلبنعمر كه معناي ناقور را از امام پرسيد، فرمودند: امامي از ما ائمه غايب و پنهان ميشود و هرگاه خداوند اراده كند آن امام ظاهر و قيام نمايد. همچنين امام باقر عليهالسلام ميفرمايند: ناقور صدايي است كه از آسمان شنيده ميشود و منادي ندا ميكند:
اي مردم آگاه باشيد كه ولي شما حجهابنالحسن عسكري روحي و روحالعالمين لهالفداء قيام به حق ميكند و منادي جبرئيل امين است كه سه ساعت پيش از ظهور آن حضرت ندا ميكند و آن روز براي كفار و منافقين بسيار سخت است. همانهايي كه به ولايت اميرالمؤمنين عليهالسلام و نعمت خداوند كافر شدند. 4
- خواهشمندم يكي از خاطرات خود را براي خوانندگان ما بيان فرمائيد.
به ياد دارم روزي محمدبنفضيل از حضرت موسيبنجعفر عليهالسلام دربارهي معناي تعدادي از آيات من سؤال كرد. ابتدا در مورد معناي «لِيَستَقينَ الذين اوُتوا الكتاب» پرسيد؟ حضرت فرمودند: اهل كتاب يقين نمودند كه خداوند و رسول و وحي او اميرالمؤمنين عليهالسلام بر حق است. فضيل گفت: پس معناي (و يزداد الذين آمنوا) چيست؟ فرمودند: ايمان مؤمن به ولايت علي عليهالسلام زياد ميگردد. عرض كرد: (و لا يرتاب الذين اوتوا الكتاب) به چه معناست؟ حضرت موسيبنجعفر عليهالسلام فرمودند: آنها در ولايت اميرالمؤمنين عليهالسلام شك نميكنند. محمدبنفضيل سؤال كرد:« و ما هي الا ذكري للبشري» يعني چه؟ فرمودند: يعني وجود مقدس حضرت اميرالمؤمنين عليهالسلام و حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعليها، يكي از بزرگترين آيات خداست. عرض كرد: «لمن شاء ان يتقدم او يتأخر» به چه معناست؟ حضرت پاسخ دادند: هر كس مقدم بدارد ولايت ديگري را بر ولايت ما عاقبت او جهنم است و آن كه ولايت ما را مؤخر بدارد او نيز از اهل دوزخ است. پرسيد: معناي «الا اصحاب اليمين» را بفرمائيد چه كساني هستند؟ حضرت فرمودند: سوگند به خدا، آنها شيعيان ما هستند. باز سؤال كرد معناي «لم نك من المصلين» چيست؟ فرمودند: صلاة در اين آيه ، ولايت اميرالمؤمنين عليهالسلام و فرزندان آن حضرت است، يعني ما دوست نداشتيم حضرت علي عليهالسلام را و داراي اوصياء نبوديم و بر آنها صلوات نميفرستاديم. فضيل گفت: «فما لهم عن التذكره معرضين» را هم بفرمائيد؟ حضرت موسيبنجعفر عليهالسلام فرمودند: يعني از ولايت حضرت علي عليهالسلام دوري ميجويند. و فضيل در پايان پرسيد«كلا انها تذكره» به چه معناست؟ حضرت فرمودند: ولايت آن حضرت تذكرهاي است. 5
- در پايان از محضر شما كمال قدرداني و سپاس را داشته و تقاضامنديم ما را ميهمان يكي ار توصيههاي خود بفرمائيد:
«كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ*فَمَن شَاء ذَكَرَهُ»6
چنين نيست كه آنها گمان كردهاند قرآن همه پند و اندرز است-پس هر كه بخواهد از آن پند گيرد.
پی نوشت ها
1-بحارالانوار 92/318، باب 94، به نقل از مشكوة الانوار ص143
2-تفسير جامع، ج7، ص327 و328
3-مدثر/27-11
4-فسير جامع ج7، ص326
5-تفسير جامع ، ج7، ص331، الكافي ج1، ص433
6-مدثر/54و55