درباره آثار استماع قرآن، ابتدا لازم است، گفته شود كه گاهی «استماع» ممكن است اثر مورد انتظار را در پی نداشته باشد، و این از آنجا ناشی میشود كه «استماع» همراه با شرایط خاص خود صورت نگرفته است، بنابراین «استماعی» مورد نظر است كه به همراه پذیرش قلبی باشد و چنین استماعی از قرآن آثار و بركات الهی را به دنبال دارد و مورد توصیه رسول گرامی اسلام ـ صلی اللّه علیه و آله ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ است.
بهتر است پیش از ورود به این بحث از دیدگاه قرآن، از رهنمودهای پیشوایان و امامان دینی ـ علیهم السلام ـ استفاده نماییم.
برخی از سخنان آن بزرگواران تأكید و تشویق به استماع قرآن است مانند كلام گوهر بار رسول گرامی اسلام ـ صلی اللّه علیه و آله ـ كه فرمود:
«ألا من اشتاق إلی اللّه فلیستمع كلام اللّه»(1)
«آگاه باشید، هر كس مشتاق خدا باشد، باید كلام (قرآن) او را گوش دهد».
و در برخی دیگر از روایات، سخن از آثار دنیوی و اخروی استماع قرآن به میان آمده است، از جمله آنها سخن نبی اكرم، حضرت محمد ـ صلی اللّه علیه و آله ـ است كه فرمود:
«من استمع آیه من القرآن خیرٌ له من ثبیر ذهباً، والثّبیر اسم جبل عظیم بالیمن» (2)
«گوش كردن یك آیه از قرآن، از طلایی كه به اندازه كوه «ثبیر» باشد بهتر است. («ثبیر» نام كوه بزرگی در یمن است(».
و نیز فرمود:
«یدفع عن قارئ القرآن بلاء الدنیا، ویدفع عن مستمع القرآن بلاء الآخره» (3)
«از قاری قرآن، بلای دنیا، و از استماع كننده آن، بلای آخرت دفع میگردد».
آن حضرت در جای دیگر فرمود:
«من استمع إلی آیه من كتاب اللّه كتبت له حسنه مضاعفه...» (4)
«هر كس یك آیه از قرآن را گوش دهد، برای او حسنه بسیاری نوشته میشود».
در قرآن نیز آیاتی است كه آثار استماع قرآن را به وضوح بیان میكند:
.1 از جمله این آیات، آیات سوره «مائده» است. در این آیات، مقایسهای میان یهودیان و مسیحیانی كه در عصر پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ میزیستهاند، صورت گرفته است. در آیات پیشین، یهود و مشركان در ردیف هم قرار داشتند و مسیحیان در ردیف دیگر، لذا میگوید:
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَهً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَكُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّهً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قالُوا إِنَّا نَصاری...» (5)
«به طور مسلم سر سختترین دشمنان مؤمنان، یهود و مشركان هستند، و با محبتترین آنها نسبت به مؤمنان، مدعیان مسیحی.»
البته تاریخ اسلام نیز به خوبی گواه این حقیقت است كه یهودیان نسبت به مؤمنان از هر گونه كارشكنی، دشمنی و كینهتوزی خودداری نمیكردند، و افراد بسیار كمی از آنان به اسلام گرایش پیدا كردند، اما در غزوات اسلامی، درگیری مسیحیان با مسلمانان كمتر بوده است، و از طرفی، افراد زیادی از آنها به صفوف مسلمانان پیوستند.
در همین آیات دلیل این تفاوت بیان شده است و آن اینكه مسیحیان معاصر پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ دارای امتیازاتی بودهاند كه آن امتیازات در یهود نبوده است. از جمله آن امتیازات این بود كه آنان در برابر پذیرش حق خاضع بودند، و تكبری از خود نشان نمیدادند، و نیز جمعی از آنان (مسیحیان) هنگامی كه آیات قرآن را میشنیدند، اشك شوق از دیدگانشان به دلیل دست یافتن به حق، سرازیر میشد، و با صراحت میگفتند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم، و ما را از گواهان حق و همراهان محمد ـ صلی اللّه علیه و آله ـ و یاران او قرار ده.
و اما نكاتی كه در خصوص «آثار استماع قرآن» از آیات مورد بحث به دست میآید، عبارتند از:
الف. مسیحیان عصر پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ ، به هنگام شنیدن آیات قرآن، در برابر حق، متواضع و فروتن بودند.
«وَ أَنَّهُمْ لا یَسْتَكْبِرُونَ * وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَی الرَّسُولِ تَری أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ...» (6)
«و آنها (در برابر حق) تكبر نمیورزند * و هر زمان آیاتی را كه بر پیامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند، چشمهای آنها را میبینی كه (از شوق)، اشك میریزد، بخاطر حقیقتی كه دریافتهاند...»
جمله «وإذا سمعوا ما أُنزل إلی الرسول تری أعینهم تفیض من الدمع» كه حكایت از اعتراف آنان به حقّآنیّت قرآن و حضرت رسول ـ صلی اللّه علیه و آله ـ دارد، میتواند دلیل و شاهدی بر جمله «أنَّهم لایستكبرون» باشد.
ب. گروهی از كشیشان و راهبان عصر پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ بر اثر شنیدن آیات قرآن گریه میكردند:
«مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْباناً... وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَی الرَّسُولِ تَری أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ...» (7)
«در میان آنها، افرادی عالم و تارك دنیا هستند؛... وهر زمان آیاتی را كه بر پیامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند، چشمهای آنها را میبینی كه (از شوق)، اشك میریزد...».
البته با توجه به اینكه ضمیر در «سمعوا» به «قسِّیسین» و «رهبان» برگردانده شود.
ج. گروهی از مسیحیان، كشیشان و راهبان عصر بعثت، در پی شنیدن آیات قرآن، پذیرای آیین اسلام شدند:
«وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَی الرَّسُولِ تَری أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنا...» (8)
«و هر زمان آیاتی را كه بر پیامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند، چشمهای آنها را میبینی كه (از شوق)، اشك میریزد، به خاطر حقیقتی كه دریافتهاند؛ آنها میگویند: پروردگارا! ایمان آوردیم...».
د. مسیحیان زمان پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ از شنیدن آیات قرآن، به شدت متأثر میشدند:
«وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَی الرَّسُولِ تَری أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ» (9)
«فیض» به معنای جاری شدن است، «من» در عبارت «من الدمع» «نشویه» است. و «دمع» مصدر و به معنای اشك ریختن. و نسبت دادن «فیض» به چشم برای مبالغه در گریستن و متأثر شدن است؛ یعنی آن قدر متأثر شدند كه گویا چشمهای آنان بر اثر گریستن، جاری شد.» (10)
هـ . گروهی از مسیحیان عصر پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ با شنیدن آیات قرآن اشك شوق میریختند:
«وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَی الرَّسُولِ تَری أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْع...ِ» (11)
«كلمه «دمع» میتواند به معنای اشك، باشد. در این صورت «تفیض» یعنی لبریز میشود. بنابراین جمله «ْتَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ» به این معنا است كه چشمانشان از اشك لبریز شد.» (12)
.2 آیه دیگری كه سخن از آثار استماع قرآن دارد آیه 204 سوره «اعراف» است كه میفرماید:
«وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (13)
«هنگامی كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید. شاید مشمول رحمت خدا شوید.»
در خصوص این آیه شأن نزول مختلفی ذكر شده است، از جمله اینكه «ابن عباس» و جمع دیگری گفتهاند: مسلمانان صدر اسلام، گاهی بین نماز صحبت میكردند، و شخص تازه وارد، به هنگامی كه نماز را شروع میكرد، از دیگر نمازگزاران سوال میكرد، چند ركعت نماز خواندهاید؟ آنان هم جواب میدادند؛ از این رو، آیه فوق نازل شد و آنان را از این عمل نهی كرد.
در نتیجه قرآن در آیه فوق دستور میدهد: «هنگامی كه قرآن تلاوت میشود، با توجه گوش دهید و ساكت باشید، شاید مشمول رحمت خدا گردید».
بنابراین، بحث مورد نظر ما از این آیه شریفه، آثار عمل كردن به این دستور الهی است،كه در قسمت پایانی آیه بدان اشاره شده است، و برداشت ما از آیه شریفه، با توجه به تناسب موضوع مورد بحث به این شرح است:
الف. گوش سپردن كافران به آوای دلنشین قرآن، زمینهساز دستیابی آنان به هدایت و رستگاری است:
«وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (14)
یادآوری این نكته ضرورت دارد كه چنان چه خطاب این آیه شریفه، كافران هم باشند، مصداق مورد نظر از رحمت در جمله «تُرْحَمُونَ» «هدایت» خواهد بود (15)
ب: گوش فرا دادن به قرآن و سكوت به هنگام شنیدن آن، زمینهساز دستیابی به رحمت خداوند است.
«فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»(16)
در اینجا مناسب است كه به دو نكته دیگر از نكات مهم این آیه اشاره نماییم:
یكم. تعبیر به «لعلَّ» در عبارت «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» «شاید مشمول رحمت خدا شوید»، مشعر این معنا است كه تنها سكوت و گوش فرا دادن كافی نیست، بلكه شرایط دیگری از جمله عمل كردن به آن نیز یك شرط مهم و اساسی است.
دوم. نكته دیگر اینكه خطاب آیه ـ همانگونه كه در برداشت نخست ما نیز آمده ـ میتواند كافران را نیز شامل شود. و این مطلبی است كه فقیه معروف، مرحوم فاضل مقداد نیز در «كنز العرفان» ذكر كرده كه مراد از آیه، شنیدن آیات قرآن و درك مفاهیم آن و پی بردن به معجزه و اعجاز قرآن است (17)
این تفسیر با سیاق آیات پیشین تناسب دارد؛ زیرا در آیه قبل سخن از مشركان بود كه در زمینه نزول قرآن بهانهجویی میكردند. و در مقابل، قرآن به آنان میگوید: «خاموش شوید و گوش فرا دهید، تا حقیقت را دریابید».
پی نوشتها
[1] . كنز العمّال، ج1، ص 551، ح 2472.
[2] . بحارالأنوار، ج 92، ص 20.
[3] . كنز العمّال، ح 4031.
[4] . كنز العمّال، ح 2316.
[5] . سوره مائده، آیه 82 ـ 83.
[6] . سوره مائده، آیه 82 ـ 83.
[7] . سوره مائده، آیه 82 ـ 83.
[8] . سوره مائده، آیه 83.
[9] . سوره مائده، آیه 83.
[10] . تفسیر راهنما، ج 4، ص 544، ش 1.
[11] . سوره مائده، آیه 83.
[12] . تفسیر راهنما، ج 4، ص 545، ش 1.
[13] . سوره اعراف، آیه 204.
[14] . سوره اعراف، آیه 204.
[15] . تفسیر راهنما، ج 6، ص 401، ش 5.
[16] . سوره اعراف، آیه 204.
[17] . كنز العرفان، ج 1، ص 195.