emam zaman4


دوران غيبت دشوارترين دوارنها از جهت امتحان پيروان دوازده امام است. در اين‌باب، روايات بسيار زيادي موجود است كه ما براي بيان گوشه‌هاي مختلف اين مشكلات به ذكر بعضي از آنها اكتفا مي‌كنيم.
نكته‌ي اولي كه در مورد سختيهاي اين دوران بايد دانست اين است كه اين ابتلائات و امتحانات فقط مخصوص اهل ايمان است كه همان معتقدان به خلافت بلافصل اميرمؤمنان صلوات الله‌عليه و پس از ايشان، يازده فرزند از نسل ايشان‌اند و اينان همان كساني‌اند كه به «شيعه» معروف‌اند؛ چنان كه آمده:
از فضل‌بن ابي قرّه تفليسي، از امام صادق صلوات الله عليه از پدر بزرگوارشان نقل شده كه فرمودند:
«مؤمنان امتحان خواهند شد، پس از آن، خدا آنان را (با نظر به نتيجه‌ي اين امتحان) جدا خواهد كرد. خدا مؤمنان را از بلاي دنيا و تلخيهاي آن ايمن نكرده؛ ولي در دنيا آنان را از كوري و در آخرت نيز از بدبختي ايمان داشته است (يعني وعده‌ي ايمني در آخرت به آنان داده) ...»1
در روايتي ديگر، اين موضوع به آيه‌ي قرآن استناد داده شده و  آمده است:
از ابن‌عباس نقل شده كه گفت: رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: .... سپس جابرابن‌عبدالله‌انصاري ايستاد و گفت: يا رسول الله، قيام كننده‌ي از نسل شما غيبتي دارد؟ فرمودند: «به پروردگارم قسم ، بله (چنين خواهد بود)؛ [حتماً خدا كساني را كه ايمان آوردند امتحان و كافران را نابود مي‌كند]. جابر، اين مسئله (غيبت) از امور الاهي و رازي از رازهاي اوست كه از بندگانش مخفي شده، بنابراين بپرهيز از اينكه در امر خدا شك كني كه چنين شكي كفر است»2
در روايت ديگري، سختي دين‌داري شيعيان در اين زمانه چنين بيان شده است:
از ابراهيم‌بن‌عمر يماني، از مردي، از امام باقر صلوات‌الله‌عليه روايت شده كه ايشان فرمودند: «اي پيروان خاندان پيامبر، حتماً شما مانند كسي كه سرمه در چشمش مي‌كند امتحان مي‌شويد. صاحب چشم مي‌داند چه زماني سرمه به چشمش آمده؛ اما نمي داند چه وقت از چشمش پاك مي‌شود. همين‌طور، مردي صبح را آغاز مي‌كند، در حالي كه بر روش و آيين ماست و وارد شب مي‌شود، در حالي كه از دين خارج شده؛ (يا) شب را با دين ما آغاز مي‌كند و صبح مي‌كند، در حالي كه دينش را از دست داده است»3
آنچه در اين حديث شريف جالب توجه است اينكه آن قدر امر امتحان سخت و دقيق است كه خود شخص نمي‌داند بر اثر كدام كار يا كلام يا فكر بي‌دين شده است. از اين جهت، بايد بسيار مراقب و مواظب همه‌ي افعال و گفتار و پندار خود باشيم.
ضمناً، مي‌توان اين روايت را از معجزات روايات به شمار آورد؛ چرا كه در آن اشاره شده گروهي در فاصله‌ي زماني شب تا صبح بي‌دين مي‌شوند. اين مطلب با زمان حضرات معصومين صلوات الله عليهم كه برق نبوده  و معمولاً بعد از گذشت مدت كوتاهي از شب مي‌خوابيدند (تا جايي كه خواب بعد از عشا و بيداري بعد از نيمه‌ي شب براي راز و نياز و تهجّد مستحب دانسته شده) به حسب ظاهر عجيب مي‌نمايد، ولي شايد از آن زمان اين بزرگواران مي خواسته‌اند اشاره‌اي كنند به شب‌نشيني‌ها و رخ دادن بسياري از مفاسد اخلاقي و اجتماعي اين زمانه كه در شب اتفاق مي‌افتد و به اين وسيله، ما را از اين رويداد برحذر داشته‌اند.
در روايت ديگري، سختي دوران مذكور براي شيعيان اين‌گونه تعبير شده:
از عكرمة‌ بن صعصعه، از پدرش (صعصعة‌ بن صوحان) نقل شده كه مي‌گفت: حضرت علي عليه‌السلاممي‌فرمودند:
«همواره اين شيعيان خواهند بود تا اينكه (زماني) مانند گله‌ي بزي شوند كه ظلم كننده‌ي به آنان (مثل گرگ) نداند بر كدام يك از آنها دست بگذارد و به او ظلم كند.
در اين هنگام ، مكان بلندي ندارند كه بتوانند به آنجا پناهنده شوند (يا رتبه‌ي بلندي بين مردم ندارند كه، به سبب آن اذيت و آزار از آنان دفع شود) و تكيه‌گاهي ندارند كه بتوانند كارهايشان را به او مستند كنند»4
اما باید دانست كه در روايت معصومان عليهم‌السلام لفظ «شيعه» براي دو معنا بكار برده مي‌شود: گاهي از آن ، اشخاصي اراده مي شود كه صرفاً به امامت و خلافت بلافصل اميرمؤمنان عليه‌السلام بعد از رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم، معتقدند؛ گاهي نيز از اين لفظ معناي اصلي آن - كه پيرو باشد- اراده مي‌شود.

توضيح اينكه در پاره‌اي از روايات ، بعضي از افرادي كه به امامت اميرمؤمنان بعد از رسول خدا اعتقاد داشتند در مقابل امامان عليهم‌السلام از خود به«شيعه» تعبير مي‌كردند و آن بزرگواران اين اطلاق را نهي مي‌فرمودند؛ چرا كه اينان با هر كارنامه‌اي به خود جرأت مي‌دادند ادعاي تشيّع كنند. اين در حالي است كه حضرت فرموده‌اند شيعه به معني پيرو است و همان گونه كه معصومين از آلودگي‌ها پاك و مبرّايند، فقط افرادي مانند سلمان  و ابوذر كه حالشان چنين است صلاحيت شيعه بودن دارند.
حال برا ي تشخيص اينكه كدام معنا در رواياتي كه امتحانهاي سخت دوران غيبت را مربوط به شيعيان مي‌داند مورد نظر است، بايد به روايات ديگري كه تفسير كننده و قرينه براي بيان اين دسته از احاديث‌اند مراجعه كرد.


در روايتي چنين آمده است:
از عبدالله‌بن حمّاد انصاري، از مردي، از امام صادق عليه‌السلام نقل شده است:

«يكي از اصحاب آن حضرت خدمت ايشان رسيد و عرض كرد: فداي شما گردم! به خدا قسم، شما را دوست دارم و هر كسي هم كه شما را دوست بدارد دوستش دارم. آقا، چقدر شيعيان شما زيادند! حضرت به او فرمودند: آنان را نام ببر. عرض كرد: زيادند. فرمودند: آنان را بشمار. عرضه داشت: بيشتر از تعدادي است كه من بشمارم. امام صادق عليه‌السلام فرمودند: آگاه باش؛ اگر تعداد آن گروهي كه وصف شده‌اند (و خصوصيات شيعه بودن را دارند) 313 نفر بود، آنچه شما مي‌خواهيد (از اجراي حكومت عدل) انجام مي‌شد. شيعه‌ي ما كسي است كه صدايش از گوشش و دشمني‌اش از خودش تجاوز نمي‌كند؛ كسي را كه آشكار كننده‌ي (ياد ما و محبت) ماست ستايش نمي‌كند و با آن كه كينه‌ي ما را به دل دارد مبارزه نمي‌كند. با آنكه به ما عيب مي‌گيرد هم‌نشيني نمي‌كند و با كسي كه به ما ناسزا مي‌گويد صحبت نمي كند (يا برايش حديث نقل نمي‌كند)؛ دشمن ما را دوست ندارد و كينه‌ي دوست دار ما را به دل ندارد.
به ايشان عرضه داشتم: پس من با اين شيعياني كه با هم اختلاف دارند و ادعاي تشيّع مي‌كنند چه كنم؟ فرمودند:
« در اينها امتحان و جدا شدن از يكديگر و عوض شدن (يعني ظاهر شدن واقعشان) خواهد بود. سالهايي بر آنان خواهد گذشت كه از بين مي‌بردشان و شمشيري مي‌آيد، كه مي‌كُشدشان و اختلافي برايشان پيش مي‌آيد كه پراكنده‌شان مي‌كند.
شيعيان ما فقط كساني‌اند (در سختيها) مانند سگان زوزه نمي‌كشند و مانند كلاغ طمع‌كار نيستند و اگر چه از گرسنگي بميرند، دست مقابل مردم دراز نمي‌كنند»عرض كردم: فداي شما! اشخاصي با اين خصوصيات را كجا بيابيم؟ فرمودند: :در اطراف زمين آنان را جست‌و‌جو كن. اينان كساني‌اند كه زندگي‌شان ساده است و خانه به دوش‌اند؛ همان كساني كه اگر در ميان مردم بيايند، شناخته نمي‌شوند ؛ اگر از ديده‌ها پنهان شوند، كسي به جست‌و‌جوي ايشان نمي‌پردازد، اگر مريض شوند، كسي به عيادتشان نمي‌آيد؛ اگر به خواستگاري بروند، كسي به آنها زن نمي‌دهد و اگر بميرند به تشييعشان نمي‌روند.
اينان همان كساني‌اند كه اموالشان را بين يكديگر تقسيم مي‌كنند و (بعد از مرگ دوستانشان) به زيارت قبورشان مي‌روند و اگر چه در شهرهاي گوناگون باشند. باز نظرهايشان با يكديگر اختلافي ندارد»5
همچنين در روايتي ديگر آمده است:
از ابوبصير نقل شده كه گفت: امام صادق عليه‌السلام فرمودند:
«همراه قائم عليه‌السلام از بين قوم عرب، تعداد بسيار كمي هستند»به ايشان عرض شد: از ميان آنان، كسي كه اين مسئله را توصيف مي‌كند (يعني ادعاي تشيّع و اعتقاد به امام عصر عليه‌السلام دارد) زياد است. فرمودند: «براي مردم، از امتحان شدن و جدا شدن از يكديگر و غربال شدن چاره‌اي نيست و تعداد زيادي از غربال خارج مي‌شوند»6
البته اين روايت براساس غربالي است كه اشياي بد را خارج مي‌كند و خوبها را در درونش نگه مي‌دارد، به خلاف غربالهاي موجود در اين زمان كه خوبها را خارج مي‌كند و بدها را نگه مي‌دارد.
ادامه دارد
________________________________________
1-غيبت نعماني: 211،باب 12،ح19        
2-بحارالانوار: 51/73 ح18       
3- غيبت نعماني:206، باب 12، ح12       
4-بحارالانوار: 51/114 ح12               
5-غيبت نعماني: 203، باب 12 ح4         
6-غيبت نعماني: 204، باب 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید