hesni

 

زندگي بدون امام بسان زندگي در دوران جاهليت است، حتماً مي‌پرسيد مگر مي‌شود كسي معتقد به خدا و رسولش باشد و تنها به خاطر نپذيرفتن امامت ائمه ي اطهار در رديف مردم زمان جاهليت قرار گيرد؟ براي اثبات اين مدعا به حديث معرفي كه شيعه و سني آن را از پيامبر نقل كرده‌اند، استناد مي‌كنيم.

رسول خدا مي‌فرمايند: مَن ماتَ وَ‌لَمْ يَعرِف امامَ زَمانِهِ ماتَ ميتَةً جاهلية. 1

كسي كه تا هنگام مرگ نسبت به امام زمان خويش معرفت پيدا نكرده باشد، همچون كسي است كه در فضاي جاهليت مرده باشد.

ابتدا بايد بدانيم كه شناخت ما به امام به صرف دانستن نام و نَسَب ايشان محقق نمي‌شود، در غير اين صورت منكران آن حضرت نيز از اين موضوع مي‌توانند اطلاع داشته باشند. پس تعبير معرفت در اين روايت معناي بالاتري دارد.

امام شناس، به كسي اطلاق مي‌شود كه معتقد به امام باشد و امامت او را پذيرفته و تسليم او شود، البته پيمودن اين مراحل ممكن نيست مگر در يك صورت و آن اين كه آدمي بداند تنها راه بندگي خداوند سر تسليم فرود آوردن در مقابل حجت‌هاي اوست. عقل سليم حكم مي‌كند كه انسان پس از شناخت خدا بندگي او را بكند و قطعاً طريقه‌ي بندگي را خود خداوند بايد به انسان ارائه فرمايد، و از هر راهي نمي‌توان خداوند متعال را بندگي كرد. حال اگر كسي اين تنها طريقه‌ي بندگي ، يعني امامت ائمه عليهم‌السلام را نپذيرد و به دلخواه خودش راه ديگري براي عبادت خداوند انتخاب كند، چنين كسي به معرفت پروردگار نائل امده؟

قطعاً جواب منفي است زيرا خداشناس واقعي كسي است كه تسليم فرمان او شود رضايت او را جلب كند. چنين كسي كه خدا را نشناخته، قطعاً به معرفت رسولش نيز دست نيافته است و قطعاً دين‌دار محسوب نمي‌شود. پس مي‌توان گفت، آنچه انسان‌ها را از بي‌ديني و اعتقاد جاهلي به نور ايمان و هدايت الهي مي‌رساند، فقط معرفت امام زمانشان عليه‌السلام مي‌باشد و معرفت خدا و رسولش، اگر به معرفت امام زمان منتهي نشود، به حال انسان سودي نمي‌بخشد و او را به حوزه‌ي دين وارد نمي‌كند و چنين كسي در واقع از گمراهي زمان جاهليت كه خدا و رسولش را نمي‌شناختند، خارج نشده است.

شخصي از امام صادق عليه‌السلام سؤال كرد: منظور از جاهليت، جهل مطلق نسبت به همه چيز است يا فقط نشناختن امام است؟ حضرت در پاسخ گفتند: جاهليةُ كُفرٍ و نفاقٍ  و ضَلال. 2

منظور جاهليت كفر و نفاق و گمراهي است. يعني عدم معرفت نسبت به امام زمان نتيجه‌اش كفر و نفاق و گمراهي است. كافر و منافق به كسي مي‌گويند كه معرفي الهي برايش صورت گرفته، اما او آن را نپذيرفته و زيربار آن نرفته است و دراين‌باره كوتاهي نموده است. بنابراين  مي‌بينيم كه مهمترين مسأله در دين، امامت و ولايت ائمه اطهار عليهم‌السلام مي‌باشد كه روح و پايه و اساس دين محسوب مي‌شود و بدون آن‌ها هيچ چيزي حتي توحيد محقق نمي‌شود. همان‌طور كه امام رضا عليه‌السلام در حديث معروف به سلسلة‌الذهب اين موضوع را از پدرانشان نقل كرده‌اند كه مي‌فرمايند:

«لا اله اِلّا اللهُ حصني، فمن دَخَلَ حِصني، اَمِنَ مِنْ عذابي . بشروطبها و انَا مِنْ شروطها.» 3

خداي عزوجل فرمود:« لا اله الّا الله، پناهگاه من است . هر كس داخل پناهگاه من گردد، از عذاب من در امان است»

اما بدانيد كه اين پناهندگي با شرايطي محقق مي‌شود كه من هم جزء آن شرايط هستم.

1-ينابيع الموّده، قندوزي، باب 29، ص137               

2- اصول كافي، كتاب الحجة باب من مات و ليس له امام ...، ح3      

3- عيون اخبارالرضا عليه‌السلام، باب 38، ح1

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید