chera mohr

در عصر كنوني كه همه‌ي بي‌خردان در ظلمت جهل و ناداني به زرق و برق دنيا گيج و سست شده‌اند، نماز نور هدايتي است كه جاده‌ي زندگي را روشن مي‌كند تا در صراط مستقيم گام برداريم.
پس سزاوار است كه سعي كنيم تا نماز در هيچ شرايطي ترك نشود و فراموش نكنيم اولين چيزي كه در قيامت به حساب آن مي‌رسند نماز است. چنانچه پيامبر اسلام صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: «اوَّلُ ما يُحاسبُ به الصَّلاة»1
حضرت زهرا سلام الله عليها نيز فلسفه‌ي نماز را اين گونه بيان مي‌فرمايند: «فلسفه نماز اين است كه خدا شما را از كبر و خودپسندي پاك مي‌كند»2
آري نماز افضل و اشرف است از همه‌ي طاعات و عبادات و هيچ عملي مثل نماز بنده را به خدا نزديك نمي‌كند. در وافي روايتي از امام جعفرصادق عليه‌السلام آمده است كه: هرگاه بنده‌اي به نماز مي‌ايستد از آسمان و زمين رحمت به او نازل مي‌شود و ملائكه اطراف او را احاطه مي‌كنند ملكي مي‌گويد اگر اين نمازگزار بداند كه قدر خير و بركت و رحمت و ثواب و قرب در نماز هست هرگز از نماز رو نمي‌گرداند يعني هميشه نماز را مي‌خواند!
اما ترك عبادت خداوند خصوصاً نماز به منشأ سقوط و سرچشمه‌ي همه‌ي رذائل اخلاقي و مشكلات زندگي است. تارك الصلاة متكبر است و تكبر بالاترين گناه است. افراد تارك‌الصلاة بر چند دسته تقسيم مي‌شوند كه عبارتند از: افرادي كه اصلاً نماز نمي‌خوانند، اشخاصي كه نماز به جاي آورند اما باطل و غلط مي‌خوانند، افرادي كه نماز مي‌خوانند اما سهل‌انگاري مي‌كنند، گاهي مي‌خوانند و گاهي نمي‌خوانند و يا تا آخر وقت عمداً به تأخير مي‌اندازند، همچنين افرادي كه نماز مي‌خوانند اما به تكليف خود عمل نمي‌كنند يعني بايد وضو بگيرد به جاي آن تيمم مي‌كنند و... و كساني كه نمازهاي يقيني بر ذمه دارند و نمي‌خوانند و وصيت هم نمي‌كنند كه براي آنان بخوانند، اينها كساني هستند كه پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: مي‌ميرند به غير دين من يعني مسلمان از دنيا نمي‌روند.3
روزي حضرت فاطمه عليها‌السلام از پدر بزرگوارشان سؤال فرمودند:
يا رسول الله كسي كه نسبت به نماز سستي كند چه وضعيت و سرنوشتي دارد؟ پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: دخترم هر كس نماز را سبك بشمارد خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مي‌كند كه شش بلا مربوط به دنيا مي‌باشد، سه بلا به هنگام مرگ، سه تا در قبر و سه تا هم مربوط به قيامت است.
اما آن شش عقوبتي كه در دنيا به او مي‌رسد:
- روزي او تنگ مي‌شود.(يرفع الله اكبرته مِنْ عُمره)
- عمر او كوتاه مي‌گردد.(يزفع الله البركة ممن رزقه)
- خداوند سيماي نيكوكاران را از او مي‌گيرد.(يمحوالله عزوجل سيماء الصالحين عن وجهه)
- هر عملي كه انجام مي‌دهد اجري نخواهد گرفت.(و كلّ عملٍ يعمله لا يُوَجَرْ عليه)
- دعايش مستجاب نمي‌گردد. (لا يرفَعُ دُعائَهُ الي السماء)
- از دعاي انسان‌هاي شايسته نيز سهم و بهره اي ندارد.(ليس له حظُّ في دعاء الصالحين)
تعجب نكنبد اگر گفته مي‌شود جامعه‌ي بي‌نماز يعني جامعه‌ي بي‌بركت! يعن يجامعه‌اي كه نه روزي‌اش بركت دارد و نه عمرش. نكته قابل توجه اينكه فرق است بين بركت و زيادي، ممكن است مقدار چيزي زياد باشد اما بركت نداشته باشد. هم‌اكنون ناراحتي‌هاي رواني بزرگترين خطري است كه جامعه‌ي انساني را تهديد مي‌كند. چه بسيار انسان‌هاي مرفه در حسرت چند ساعت خواب راحت بدون استفاده از انواع داروهاي خواب‌آور هستند. يعني آنها حتي از خوابي كه يك فقير با ايمان از آن بهره‌مند است محروم‌اند. بشر اگر به معنويات در زندگي خود و فرزندانش توجهي نكند و يا در برنامه‌ريزي‌هاي خود به معنويت ارج نگذارد حتي اگر از نظر مادي غرق در ناز و نعمت شود، آسايش روح و روان كه اساس آسايش جسم و جان است را نخواهد داشت، بشر مهاي معنويت، در حقيقت بشر منهاي معنويت و ماديت خواهد بود.
امروز به قول خميني كبير(ره) بحران بشريت، بحران معنويت است.
و اما آن سه مصيبت و بلايي كه به هنگام مرگ است، عبارتند از:
1-با خواري مي‌ميرد (يَموتُ ذَليلاً) و اين همان تفاوت ميان نمازگزار صالح و بي‌نماز غافل است.
2-گرسنه از دنيا مي‌رود (يَموتُ جائعاً)
3- تشنه از دنيا مي‌رود، به نحوي كه هرچه به او آبي دهند سيراب نمي شود و اين فرصت مناسبي است براي شيطان كه با ارائه مختصري آب در هنگام احتضار ايمان معلق در هواي او را بگيرد. (يَموتُ عطشاً فَلَوْسَقي مِنْ اَنهارِ الدنيا لم يرو عطشه)
و آن سه عقوبتي كه مربوط به قبر است عبارتند از:
1-گرفتار عذاب مي‌شود (يُوَكِلِ‌الله به ملكاً يَرْعَجُهُ في قبره)
2-قبر او تنگ مي‌شود (يضيق عليه في قبره)
3- دچار ظلمت و تاريكي قبر مي‌شود. (تكون الظلمة في قبره) در روايت آمده كه يكي از پيام‌هاي قبر در هر روز به صاحبش اين است كه من خانه تاريكي هستم با خودت نور بياور. من خانه‌ي گلي هستم با خودت فرش بياور.
آن سه بلايي كه در قيامت گرفتار آن‌ها مي‌گردد:
1-خداوند ملكي را مأمور مي‌كند تا در روز قيامت او را به صورت بر زمين بكشاند و مردم او را در چنين حالتي مشاهده كنند(يُوَكَلِ اللهُ به مَلكاً يَسَحبَةُ علي وجهه و الخلائق ينظرون اليه)
آري صورتي كه در برابر خدا سجده نكند و به نماز نايستد در روز قيامت بايد بر روي زمين كشيده شود.
2-در روز قيامت با شدت و سختي به حسابش رسيدگي مي‌كنند (يُحاسَبوُنَ حساباً شديداً)
3-عنايت و لطف خدا شامل حال نمي‌گردد.(لا يَنظُرُ اللهُ اليهِ ولايزكيه و له عذابٌ اليم)
در خبر صحيح از امام محمدباقر عليه‌السلام نقل شده است كه پيامبر صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند: «بَيْنَ‌الايمانِ وَالكُفر تَركَ الصَّلاة» ميان مسلمان و كافر شدن جز اين فاصله نيست كه نماز واجب را به عمد ترك كند و يا آن را سبك بشمارد و به جا نياورد.4
بنابراين مي‌بينيم كه هيچ گروهي در روايات مانند افرادي كه از روي عمد و آگاهي به فضيلت‌هاي نماز اين امر مقدس الهي را ناديده مي‌گيرند و توجهي به آن ندارند كه مورد عقاب قرار نمي‌گيرند.
روشن است كه عواقب وحشتناكي اين گروه را تهديد مي‌كند كه اين مسئله‌ي نماز اين چنين از نظر معصومين عليهم‌السلام مورد توجه و اهميت قرار گرفته است. پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مي‌فرمايد:«نماز اساس و ستون دين است، پس كسي كه نمازش را عمداً ترك كند پايه و اساس و منش را خراب و منهدم ساخته و هر كه اوقات آن را واگذارد داخل ديل شود و ديل چاهي است در جهنم چنانكه خداي متعال مي‌فرمايد: واي بر نمازگزاران آنانكه از نمازشان غفلت مي‌ورزند و وقت آن را سبك مي‌شمرند»5
و آن حضرت در جايي ديگر مي‌فرمايند: كسي كه نمازش را بدون عذر ترك كند (نخواند) تا وقت آن بگذرد، عمل او نابود شده است.6 و يا «فاصله كفر و بندگي ترك نماز است»7
آري در روايات فراواني، افرادي كه نماز را سبك مي‌شمارند مورد مذمت و عتاب قرار گرفته‌اند، و تعابير پيشوايان دين چنان است كه هيچ راه توجهي را براي ترك آن باقي نمي‌گذارند به عنوان مثال در بيانات گوهربار حضرت علي عليه‌السلام موارد بسياري به چشم مي‌خورد كه ايشان با كرامت و بزرگواري كه داشته‌اند در حق دشمنان سرسخت خود دعا كرده‌ واز خدا مي‌خواهد كه آنان را مورد عفو و بخشش قرار دهد ولي با همه اين اوصاف وقتي مي‌خواهد درباره افراد بي‌نماز سخن بگويد مي‌فرمايد: خدايا لعن كن كسي كه عمداٌ نمازش را ترك كند.8
پس بايد انسان به هوش باشد و اين تهديدات را جدي بگيرد تا قبل از اين كه يوم‌الحسرة فرارسد.
اگر خوب آيات و رواياتي را بنگريم كه لطف و محبت خداوند شامل حال انساني مي‌گردد كه براي اقامه‌ي نماز به پا مي خيزد و خداوند به او بر ملائكه مقرب خود فخر مي‌كند، سپس دقت كنيم بر حال انساني كه با ترك نماز و سبك شمردن آن علاوه بر اين كه از اين همه لطف و محبت خداوند محروم خواهد شد، چه عواقبي نيز در انتظارش خواهد بود.
روزي به او خطاب مي‌رسد: «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ*ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ*ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ*إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ» او را بگيريد و زنجيرش كنيد سپس او را به سوي آتش كشانيد و در آتش بسوزانيد، سپس او را در زنجيري كه طولش 70 زراع است به آتش دركشيد»9
حال كه بر ما يادآوري شد نماز حضور در پيشگاه خداوند بي‌همتا و اظهار بندگي و عبوديت و اقرار به يكتايي پروردگار است و نتيجه‌ي اقامه‌ي نماز اصلاح السعادت انسان و رسيدن به كمال است، بايد عزم را جزم كنيم و با اين بهترين عبادت خود را انجام دهيم كه بهترين عمل صالح نماز است و نماز باعث نجات انسان از عذاب الهي مي‌شود.

پی نوشت ها
1-نهج‌الفصاحه/979
2بحارالانوار ،ج82،ص209
3-ثمرات‌الحياة، ج2، ص690
4-كنزالعمال ، ج7، ص279
5-جامع الاخبار، ص86
6-بحارالانوار، ج82، ص203
7-بحارالانوار ، ج82، ص202
8 -جامع‌الاحاديث الشيعه، ج4،ص76
9-الحاقه/30 تا33

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید