با يك بررسي ويژه در برخي آيات قرآن و روايات معصومين «عليهم السلام» و تأكيد بر اهميت غدير به اين نتيجه ميرسيم كه زحمات بيست وسه ساله پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم در مسئله غدير خلاصه ميشود، تا جائي كه اگر به آن توجه نشود مسئله رسالت پيامبر - كه خاتم النبيين هستند و بعد از ايشان ديگر پيامبري نميآيد- ناتمام ميماند و در يك كلمه به اسلام كه كاملترين دين وتنها دين مقبول و پذيرفته شده1در نزد خداست خدشه وارد ميشود.
پس دين در صورتي كامل مي شود كه ابلاغ جانشيني پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم صورت گيرد. پيامبري كه از جانب خداست و هيچ حرفي جز وحي از زبان مباركش خارج نميشود2، اكنون فرمان جبرئيل فرشته وحي اين است كه:
اي رسول ما آن چه از جانب پروردگارت به تو نازل شده به مردم برسان (تبليغ كن3) و پيامبر درنگ ميكند، به دنبال فرصتي مناسب است زيرا منافقان را در صف مؤمنان ميبيند و بيم آن دارد كه مبادا آنها در صف مؤمنان تفرقه بيندازد .
جبرئيل اين فرمان را بار ديگر به پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم ابلاغ ميكند و به دنبال ميفرمايد:
كه اگر اين فرمان الهي را ابلاغ نكني و به ديگران نرساني در حقيقت رسالت الهي را انجام ندادهاي (پس نترس تو ايمن هستي) خداوند تو را از گزند مردم نگاه ميدارد.4
پس از انجام مراسم حج پيامبر با جمعيت آهنگ بازگشت به مدينه دارد، تا آنكه به غديرخم مي رسند5 جبرئيل براي بار سوم فرود ميآيد و او را متذكر ميكند. بنابراين پيامبر به كاروان دستور توقف ميدهد آنها كه در دنبال قافله بودند ميرسند و آنها كه جلوتر رفتهاند به فرمان پيامبر باز ميگردند... تا آنكه اذان ظهر گفته شد و پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نماز را با همراهان ادا كردند. بعد از پايان نماز از جهاز شتر،محل مرتفعي ترتيب دادند و پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم با صداي بلند، همگان را متوجه ساخت و براي مردم به ايراد سخن پرداخت و براي چندمين بار6اعلام كرد كه بعد از من بايد از عليبنابيطالب (عليه السلام) و فرزندانش تا حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) تبعيت و پيروي كنيد .
ماجراي نصب حضرت علي عليهالسلام به مقام ولايت در غدير خم، از اتفاقات مهم تاريخ اسلام است. شايد داستاني با اهميتتر و مهمتر از اين واقعه نداشته باشيم. اين واقعه بيانگر بقاي رسالت پيامبر اكرم صلي الله عليه وآلهوسلم و دوام دوره الهي آن حضرت، در تجلي گاه وجود مبارك علي عليه السلام بوده است .
غدير نشان اتحاد دو پيوند رسالت و امامت است ؛ اين دو از يك ريشه و بن روئيدهاند. غدير روز يأس و نااميدي كافران از دين الهي است7زيرا اسلام زماني به تكامل ميرسد و ابعاد وجودي خود را به نمايش ميگذارد كه متصل به امامت و ولايت كساني باشد كه از سرچشمه علم پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم سيراب گشته و با اتكاء به پشتوانه الهي به بيان محكمات و متشابهات قرآن و احكام خدا پرداخته و در مشكلات جامعه مردم را به راه صحيح و مورد رضايت خدا هدايت نمايند. و همان طور كه اشاره كرديم اين مسير از همان ابتدا مورد مخالفت دشمنان دين و منافقان امت بوده است تا حدي كه پيامبر از توطئه آنان بيمناك و هراسان بود ولي خدا به او وعده داد كه ما تو را از شرآنان حفظ ميكنيم «والله يعصمك من الناس».
اما طبيعي است كه دشمني دشمنان و مكر مكاران هيچگاه تمامي نداشته و آنان كه درصدد ضربه زدن به اصل اسلام و نابودي اعتقادات مسلمانان هستند، مهمترين گام خود را ضربه به امامت و ولايت اميرمؤمنان و ائمه معصومين (عليهم السلام) قرار دادهاند. بنابراين يكي از حساسترين مواضعي كه مورد توجه آنان ميباشد واقعة غديرخم و اتفاقاتي است كه در آن روز روي داده و اگر آنها بتوانند در تحريف غدير و واقعيتهاي آن موفق شوند در حقيقت به بزرگترين پيروزي خود دست يافتهاند.گرفتن روح اسلام و ولايت از مردم و دور نمودن از معارف اهلبيت پيامبر «عليهم السلام» بزرگترين آرزوي دشمن ميباشد.
از نظر شيعه و علماي آنها حديث غدير يك سند تاريخي محكم بر خلافت بلافصل حضرت علي (عليه السلام)بعد از نبي مكرم اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) است. بسياري از علماي اهل سنت نيز دلالت حديث را بر امامت و سرپرستي حضرت علي (عليه السلام) قبول كردهاند از جمله :محمد بن محمد غزّالي كه بعد از نقل حديث غدير ميگويد: اين (واقعه غدير) تسليم و رضايت و تحكيم است. ولي بعد از اين واقعه هوا و هوس به جهت حبّ رياست و به دست گرفتن عمود خلافت و... برآنان غلبه كرد ...ولذا به اختلاف دامن زده و دستورات اسلام را به پشت سر خود خود انداختند و با پول اندكي آن رامعامله كردند پس چه بد معامله اي انجام دادند.8 همين مطلب راسبط بن جوزي از غزّالي نيز نقل كرده است.9 و در جايي ديگر دربارهي سخن پيامبر صليالله عليهوآله وسلم در روز غدير چنين ميگويد:هركس من اولي و سزاوارتر به او هستم پس علي (عليه السلام) سزاوار به اوست. 10حدود سيصد نفر از صحابه از پيروان وفادار غدير بودهاند كه اسامي دويست نفر از آنان را «مرحوم شرف الدين» در كتاب شريف «الفصول المهمّه» آورده است. علاوه بر اين تعدادي از علماي اهل سنت اعتراف به تواتر 11حديث غدير نمودهاند مانند: جلال الدين سيوطي در «الفوائد المتكاثره في الاخبار المتواتره»، علامه مناوي12 ،علامه عزيزي 13،ملاعلي قاري حنفي14،شيخ عبدالله شافعي15 ،ابن كثير دمشقي16 ،ابن جزري17و... و بسياري ديگر از اين عالمان اهل سنت اعتراف به صحت حديث غدير نمودهاند، مانند: ابن هجر هيثمي 18، حاكم نيشابوري (مستدرك حاكم ج3 ص109)، طبي (درالسيرةالحلبية،ج3،ص274)، ابن كثير دمشقي (البدايـــة والنهايـة،ج5،ص288)، ابن حجر عقداني(فتح الباري ،ج7،ص61)، ترمذي (صحيح ترمذي ،ج2،ص298)،...
اكنون جاي اين سؤال است كه: اگر داستان غدير اين اندازه در ميان شيعه و سني مشهور است، چرا همهي مسلمانان ولايت و امامت اميرمؤمنان «عليه السلام» را نپذيرفتهاند؟ و در برابر اين حق تسليم نميشوند؟
در پاسخ ميگوييم: بشر ميتواند دچار خودخواهي ،تعصب، كوردلي شده، از ديدن حقايق سرباز زند. به تقليد از آباء و اجداد پرداخته، در راه هواي نفس گام بردارد. البته پذيرفتن حق هم چندان ساده نيست و التزام به لوازم حق ومفيد بودن به آن در سخن وعمل، بس دشوار مينمايد، خصوصاً اگر لازمه پذيرفتن حق ،دست برداشتن از بسياري از تعلقات باشد.19
اما دوست عزيز توجه به پيامدهاي آثار شوم حذف غدير و اينكه چرا دشمن برآن پافشاري ميكند بايد من و تو را برآن وادارد كه در اين واقعه به خصوص متن سخنراني، چگونگي اعلام ولايت علي(عليه السلام) وائمه هدي عليهمالسلام تاحضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و ريز ريز اتفاقات سه روزة غدير بيشتر تأمل و تفكر كنيم و دشمن را از همانجا كه ضربه ميزند، ضربه بزنيم. از همه مهمتر عمل به دستور پيامبر اكرم صلي الله عليه وآلهوسلم كه پيام غدير را به فرزندان خود وآنان به فرزندانشان وآنان .... تا قيامت برسانيد، بتوانيم عمل كنيم و همهي ما يكي از مبلغان غدير باشيم. به خصوص توجه و عنايت خاصي در فرازهاي آخر خطبة غدير آنجا كه پيامبر به فضيلت شيعيان علي (عليه السلام) و فرزندانش اشاره نموده داشته باشيم كه فرمودند: «هركس از خدا و رسول او و از علي بن ابيطالب وامامان بعد از او –كه من برايتان ذكر كردم– اطاعت و پيروي نمايد، به راستي به رستگاري بزرگي دست يافته است ....و در بهشتهاي پرنعمت خواهند بود. اميد است ما از كساني باشيم كه مدال پر افتخار قبول ولايت ائمه (عليهم السلام)كه در حقيقت نشان شيعه است در سينه نصب كردهاند و به آن بسيار مفتخرند و پيروز در دنيا وآخرت باشيم. فراموش نكنيم كه اگر اين پيام حذف شود در حقيقت رسالت پيامبر ادامه پيدا نخواهد كرد، زيرا امام عهدهدار همة وظائف و شؤونات نبي به جز وحي است و حذف غدير يعني قطع ارتباط مردم با منبع وحي، و در نتيجه هوي و هوس حاكم ميشود و دستورات الهي براي به كمال رسيدن بشر رنگ باخته رو به فراموشي خواهد گذاشت واين شروع يك فاجعه است.
پس بايد نگاهي ويژه به حديث غدير و پيام آن داشت، كه اين مسئوليتي بزرگ و همگاني است كه هيچكس را نميرسد در برابر آن ساكت و بي تفاوت باشد و همه پيروان قرآن و پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) بايد پيام غدير را به مردم عصر خود و به آيندگان برسانند.
«فليبلّغ الحاضر الغائب والوالد الولد الي يوم القيامة.»
اين سخن را حاضران به غايبان و پدران به فرزندان تا برپايي رستاخيز ابلاغ كنند.
منبع :
مردم مي پرسند ،پرسش وپاسخ پيرامون حماسه غدير .
محمد رضا فقيه ايماني با اضافات وتلخيص وتأليف مطالب.
پی نوشت ها
1- انّ الدين عندالله السلام
2-ياايهاالرسول بلّغ ما انزل اليك من ربّك
3-ان هو الّا وحي يوحي
4-مائده 67
5 -غدير در لغت به مكان فرو رفته از زمين ميگويندكه در آن آب باران ياسيل جمع شده و تا تابستان آينده باقي نميماند. از آنجايي كه محل توقف پيامبر و اجتماع بزرگ مردم و سخنان پيامبر دراين محل اتفاق افتاد به اين واقعه غدير واين روز را روز غدير مي گويند.
6-پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) قبل از واقعه غدير در مردم ايجاد آمادگي كرده بودند و در طول بيست و سه سال بعد از بعثت از هر فرصتي براي بيان اين مسئله استفاده نمودند از جمله: در اولين روز دعوت خود به طور علني صورت گرفت عدهاي از بنيهاشم را به منزل خود دعوت كرد و رسالت خود را به آنان ابلاغ نمود ودر همان مجلس جانشيني علي (عليهالسلام)را اعلام كرد بعلاوه در وقايع ديگر نيز شاهد اين ماجرا هستيم و اسناد متقن و محكمي چون :حديث ثقلين،.حديث سفينه،حديث امان ،حديث منزلت، حديث مدينة العلم و...گوياي اين حقيقت است .
7-مائده /3
8-سرّالعالمين .ص39و40 .طبع دارالافاق العربيه ،مصر.
9-تذكرةالخواص .ص62.
10-همان ص30/34
11-تواتر يعني نقل كردن بسيار زياد به طوري كه مورد اعتماد قرار گيرد و قابل تكذيب نباشد .
12-التيسير في شرح جامع الصغير ،ج2،ص442.
13-شرح جامع الصغير،ج3 ،ص360
14-المرقاة في شرح المشكاة،ج5،ص568
15-الاربعين
16-البداية والنهاية .
17-اسني المطالب
18-صواعق المحرقه ص 42و43
19-خطبه غدير ، ترجمه آقاي حسيني