در پاسخ این سؤال ذکر چند نکته لازم است:
1. پیامبر مأمور حکم به ظاهر بودند و از طرف خداوند اجازه نداشتند که افراد منافق را بازخواست و یا بطور علنی رسوا نمایند. چنان که در قسمتی از خطبۀ غدیر پس از اشاره به آیه ی : «آمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَالنَّورِ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلي أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ» می فرمایند: «به خدا سوگند كه مقصود خداوند از اين آيه گروهي از صحابه اند كه آنان را با نام و نسب مي شناسم ليكن به پرده پوشي كارشان مأمورم.» که البته این فرمان می تواند جنبۀ امتحان و آزمایش داشته باشد.
2. مسلماً تصریح پیامبر به نام و بطور علنی آتش کینه و جنگ های داخلی را شعله ور می کرد و این با توجه به کثرت منافقان به مصلحت اسلام نو پا نبود. مهم ترین کار پیامبر زدودن شرک و بت پرستی آشکار از جامعه و برقراری کلمه توحید بوده است نه مبارزه آشکارا با پدیده ی نفاق. مبارزه علنی با نفاق، مأموریت خطیری است که بر عهده ی آخرین وصیّ پیامبر نهاده شده است.
3- در قبول سخنان پیامبر توسط مردم نیز جای بحث است. چراکه وقتی واقعه ی غدیر با آن عظمت را که سخنی ایجابی بود، انکار کردند، و ولایت حضرت علی(علیه السلام) را نپذیرفتند، چطور می توان انتظار داشت که این نفی را که سخنی سلبی است، بپذیرند. هر چند که پیامبر با نشانه ها و اشاره ها و کنایه های فراوان، منافق بودن آنان را برای اصحاب روشن نموده اند.
منبع: سایت میثاق