براي پاسخ به اين سوال ابتدا خوهيم گفت كه تمدن هر قوم و ملتي داراي شاخصهايي است كه هويت آن ملت و تمدنش با آنها تعريف و توصيف ميشود. از جمله اين شاخصها فرهنگ مهماننوازي است كه ايرانيان از هزاره هاي قبل تاكنون به آن شهرت داشتهاند و با ورود اسلام اين فرهنگ غناي بيشتري يافت. اسلام توانست پيوندهاي خويشاوندي را با مطرح ساختن اصل «صلهي رحم» استحكامي دوباره ببخشد و از ايجاد زمينههاي كدورت ، رخوت، اضطراب و نااميدي جلوگيري كند. مهماننوازي از صدر اسلام و بعثت پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم به عنوان عنصري ممدوح و عامل وحدت و بركت و دوستي معرفي شده و پيرامون آن سخنهاي فراواني گفته شده است.
چنانچه رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم فرمودهاند: «زكات خانه، مهمانخانه است» 1 و در جايي ديگر چنين فرمودهاند: «با هم بخوريد و جدا نباشيد زيرا بركت با جماعت است» 2
در اين راستا دستوراتي از پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم و ائمه عليهمالسلام رسيده كه حائز اهميت ميباشد و چه نيكوست كه اين مؤلقهي ارزشمند را كه در جامعهي امروزي كم رنگ شده، تقويت نمائيم و از فوائدآن خود و ديگران را بهرهمند سازيم. به تعدادي از روايات در اين زمينهي فضيلت مهماننوازي توجه نماييد:
- حضرت علي عليهالسلام ميفرمايند: آن كس كه خدا مالي به او ببخشد پس بايد به خويشاوندان خود بخشش نمايد و سفره مهماني خوب بگستراند. 3
همچنين فرمودهاند: با خويشاوندان خود پيوند رفت و آمد داشته باشيد، هز چند آنان با شما قطع رابطه كرده باشند. 4
- رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم ميفرمايند: مهمان راهنماي بهشت است. 5 و نيز فرمودند: «مؤمني مهماندوست نباشد جز آنكه از قبرش برخيزد و رويش چون ماه شب چهارده باشد و اهل محشر به او نگرند و گويند او جز پيغمبر مرسل نيست و فرشتهاي گويد، اين مؤمن مماندوست است و راهيي ندارد جز كه به بهشت رود. 6
- امام صادق عليه السلام در بيان فضيلت اصل مهمانپذيري اين گونه فرمودهاند: هر كس مومن مرفهي را غذا دهد پاداش برابر آزاد ساختن بندهاي از فرزندان اسماعيل را ميبرد و گويا كه او را از ذبح شدن نجات ميدهد و هر كس مؤمن نيازمندي را غذا دهد پاداشي برابر با آزاد ساختن صد بنده از فرزندان اسماعيل را ميبرد گويا كه هر كدام را از رنج بردن ميرهاند. 7
اگرچه مهماننوازي در تمام اوقات ممدوح شمرده شده ليكن در بعضي مواقع نسبت به آن تأكيد بيشتري شده است. به اين روايت پيامبر رحمت صلياللهعليهوآلهوسلم دقت فرمائيد كه ميفرمايند: هر كس فرد روزهداري را افطاري دهد براي او مانند پاداش آم روزهدار ثواب منظور ميشود بدون اينكه از پاداش روزهدار چيزي كاسته شود و معادل ثواب كارهايي كه با او نيروي اين طعام انجام ميدهد به افطاردهنده ميدهند. 8
البته تنها ميزبان نيست كه به پاداش خود ميیسد بلكه مهمان نيز چنانچه به قصد قربت و كسب رضاي خدا به ديدن مؤمني يا حتي به ديدن و عيادت شخص غيرديندار اما مضطر و درماندهاي برود از ثوابي بزرگ بهرهمند شده است، در اين باره رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم مي فرمايند: هر كس برادرش را در خانهاش زيارت كند خداوند به وي ميفرمايد: تو مهمان و زوار مني. پذيرايي تو به عهدهي من است و من هم به خاطر اين محبت كه به برادر مؤمنت كردهاي بهشت را براي تو واجب كردم. 9
حال با توجه به روايات زيادي كه در اين باب رسيده است، باز به سراغ كلام معصومين عليهمالسلام ميرويم تا برخي از آداب مهماننوازي را برايتان بيان نمائيم.
اولين سفارش را از كلام گهربار پيامآور رحمت و اميد ميشنويم كه فرمودهاند: «وقتي كسي به ملاقات شما ميآيد او را گرامي بداريد. 10 پس استقبال گرم ار مهمان، اجازهي ورود به او، آمادهسازي امكانات رفاهي و آسايش ، مصاحبت با مهمان و نهايتاً بدرقهي او برخي از آداب اخلاقي مهماننوازي ميباشد كه از پيشوايان دين رسيده است.
- باقرالعلوم عليهالسلام اينگونه فرمودهاند: هر مسلماني كه به قصد ديدار يا درخواست حاجتي به خانهي مسلماني برود و از او اجازهي ورود خواهد و صاحبخانه به او اجازه ندهد و به استقبالش نشتابد وي(صاحبخانه) ملعون خدا خواهد بود تا با يكديگر ديدار كنند. 11
همچنين ايشان در روايتي ديگر اينگونه بيان نمودهاند: هر مسلماني كه برادر مسلمانش را ملاقات و با او مصافحه كند، گناهان آنها مانند برگ درختان در فصل زمستان بريزد. 12
از ديگر حقوق مهمان كه امام صادق عليهالسلام فرمودهاند اين است كه صاحبخانه با آرامش و وقار در موقع ورود و خروج مهمان چند قدمي با وي بردارد. 13
نكته ديگر آنكه اگر مهماني براي اولينبار وارد خانهي ميزبان شد بايد او را به محلهايي كه نياز دارد، آشنا نمايد، مانند اتاق خواب، محل نماز خواندن و قرار دادن وسايل شخصي و...البته مهمان نيز بايد مراعات حال ميزبان را نمايد.
ميزبان بايد با روشهاي مختلفي مهمان را مورد لطف و احسان خود قرار دهد، توجه به حضور و جلوس او، گوش دادن به سخنان وي، روي خوش نشان دادن، شكايت نكردن از مشكلات زندگي را حضور مهمان وتنها گذاشتن وي، از نمونههاي مهرورزي است. چنانچه پيامبر اسلام صلياللهعليهوآلهوسلم فرمودهاند: هر گاه يكي از شما به برادر مسلمانش در خانه او وارد گردد، او بر صاحبخانه امير است تا آنگاه كه بيرون رود. 14 بايد توجه داشت كه مقصود از امير بودن مهمان، احترام فوقالعاده به اوست و در حد امكان او را خشنود ساختن و راضي نگهداشتن .
نشستن در محضر مهمان از آداب ديگر مهماننوازي است، امام جواد عليهالسلام در اينباره فرمودهاند: اگر مردي خدمت پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم وارد ميشد و مينشست هرگز آن حضرت از آن مجلس بلند نميشد تا وقتي كه خود آن شخص بلند شود. 15
نهي از انزواطلبي و غمگساري د رمحضر مهمان و بر عكس آن چهرهي شادمان و تبسم داشتن و داخل كردن سرور در قلب مهمان از توصيههاي اسلامي در اين باب ميباشد.
از وسئوليتهاي ديگر ميزبان رازداري و پنهان داشتن اسرار مهمان است.
به يكي ديگر از آداب از زبان گهربار امام صادق عليهالسلام توجه نماييد: اگر برادرت خودش به نزد تو آمد هر چه داري برايش بياور و اگر او را دعوت كردي از وي خوب پذيرايي كن.16 رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم نيز ميفرمايند: همين گناه براي آدمي بس كه كم شمارد آنچه نزد برادرانش گذارد و همينگناه براي مهمانان بس كه آنچه برادرانشان نزدشان نهد كم شمارند. 17 پس بايد تناسب با درآمد زندگي براي مهمان هزينه كرد و خود را به زحمت نينداخت.
از ديگر آداب مهم كه بايد توسط ميزبان رعايت گردد ، هنگام صرف غذاست ، حضرت علي عليهالسلام در اينباره خطاب به كميل ميفرمايند: غذاي خود را با ديگران بخورد و بخل نورز كه تو، به كسي روزي نمي دهي و خداوند به تو پاداش فراوان ميدهد، بر س سفره خوشخوي باش و هم نشينت را خشنود ساز.... اي كميل آرام بخور تا رفيقت سير شود. 18
رعايت قوانين شرع از جمله محرم و نامحرم و... لازم است و الا چه بسا گناه حاصل از پذيرايي و مهماننوازي از ثواب آن افزون گردد.
البته رعايت آدابي از سوي مهمان نيز لازم و ضروري است و با رعايت اصول و آداب مهماني رفتن و مهماننوازي ، اميد آن است كه هر دو پاداشهاي مذكور در روايات بهرهمند گردند.
پی نوشت ها
1- ميزانالحكمه، ح15220
2- بحارالانوار ج10/147
3- نهجالبلاغه خطبه 142
4- بحارالانوار ج 71/92
5- بحارالانوار ج15/ص242
6- بحارالانوار،ج15/ص297
7- كافي ، ج2 ص203
8- شهابالاخبار،ص193
9- الجواهر السنيّه، شيخ حر عاملي ص257
10- نهجالفصاحه،ص493
11- كافي،ج2ص365
12- اصول كافي،ج3،ص260
13- وسايل الشيعه ص84
14- كافي ج4/480
15- سننالنبي، ص51
16- بحارالانوار،ج6، آداب معاشرت،ج2/292
17- بحارالانوار،ج6، آداب معاشرت،ج2/292
18- تحفالعقول، ص261