مراسم الهامبخش حج هر سال با نظمي متين انجام ميشود و نغمههاي شورانگيز «لبيك الّلهم لبيك» ؛ با آهنگ پرسطوت آسماني از حلقوم ميليونها انسان در فضا پخش ميگردد. عاشقان با وجود تمام موانع و مشكلاتي كه سر راهشان ليجاد ميشود، از پاي نمي نشينند و همهگونه مشقّات و مصائب را متحمل ميشوند و عاشقانه به پيش ميروند تا خود را به ديوار كعبه برسانند. همين كه چشمشان به خانه معبودشان افتاد همان جا به خاك افتاده و از سوز دل ميگويند: «يا ربَّالبيت البيتُ بيتُكَ و العَبدُ عبدك» اي صاحب خانه! خانه، خانهي تو و اين بنده، هم بندهي توست.1
در واقع مسئلهي حج از نظر تأمين سعادت ابدي انسان، موقعيت بسيار بزرگي را واجد است تا آنجا كه فرمودهاند:«مَن ماتَ وَلَمْ يَحُجَّ حَجَةَ الاِسلام.... فَلْيَمُتْ يَهوديّاً أو نَصرانيّاً» كسي كه بدون داشتن عذر موجهي حج (واجب) خود را انجام نداده بميرد، اين چنين آدمي مرگش مرگ يهودي يا نصراني خواهد بود.2
پس بقاي دين در جامعهي مسلمين، بسته به بقاي كعبه و احياي مناسك حج است و اگر مناسك حج آنگونه كه شارع حكيم خواسته انجام شود، انبوه جمعيت مسلمين، مشت محكمي بر سر و مغز دشمن خواهد بود. اما متأسفانه ما بدون توجه به هدف اصلي از اين مناسك پرمغز و پر محتوا به حج ميرويم و برميگرديم! نه تحولي در روح فردي و نه تكاملي در روح جمعي خود مييابيم!! مانند درياي بيكران كه از به هم پيوستن رودها و نهرها و درياچهها به وجود آيد و امواج پرجوش و خروشش چشمها را خيره و گوشها را پر سازد و دلها را از وجد و سرور و شادماني به اهتزار درآورد .ناگهان يكباره بخار گشته و نابود گردد!
واقعاًحيرتآور است كه نيروي دين و ايمان ، آن مجمع بزرگ و آن كنگرهي عظيم را در آن زمان و مكان واحد با سهولت و بيزحمت تشكيل ميدهد و به دست امت مسلمان ميسپارد ولي اين امت تواناي بهرهبرداري از آن سرمايهي سرشار را از خود نشان نميدهد و آن را به رايگان از دست ميدهد و دست خالي برميگردد.
منشأ اصلي تمام اين محروميتها جدا گشتن امت از امام معصوم عليهالسلام است. در روايتي آمده است كه حضرت امام باقر عليهالسلام مردم را در حال طواف كعبه ديد و فرمود: مردم مأمور شدهاند: طواف اين(بيت) بنمايند و سپس به سوي ما آمده، مودت خود را به ما اظهار كنند و نصرت و ياري خود را به ما عرضه بدارند.3
همچنين امام صادق عليهالسلام ضمن روايتي چنين فرموده است: ما هستيم (مراد از) نماز(در كتاب خدا)، مائيم زكات، مائيم روزه، مائيم حج، مائيم كعبهي خدا، مائيم قبلهي خدا و...4 پس روح و جان تمام اعمال عبادي ما، ولايت اهلبيت عليهمالسلام است. كعبه و قبلهي واقعي كه خداوند مقرر فرموده آنها هستند و انحراف از ولايت آنها سبب پوچي تمام اعمال به ظاهر عبادي ميباشد.
اكنون در پاسخ به اين سؤال كه چگونه ميتوان از مراسم حج بهترين بهره را برد؟ ميگوئيم كه لازم است براي بهره برداري از اين فرصت طلايي برنامهريزي و مديريتي بهينه داشت، برنامهاي كه به موازات حساسيتهاي ظاهري آن، به مديريت معنوي حج در دو بعد فردي و جمعي توجه شود تا با الهام از منابع اصيل ديني بتوان اصول مديريت حج را شناخت و آن را به كار بست و به حجي مفيد، مؤثر و معنوي دست يافت.
يكي از اصول مديريتي معنوي حج، آشنايي با آداب و اخلاق سفر و مراعات آنهاست كه در فرهنگ ديني براي آن آداب فراواني ذكر شده است.
آدابي چون: نوشتن وصيتنامه، صدقه دادن، انتخاب همسفر، خواندن دعاهاي سفر و برخي از سورههاي تأكيد شده، به همراه داشتن تربت امام حسين عليهالسلام و... كه در روايات توصيه شده است. اخلاق سفر نيز بسيار مهم است، در روايتي امام صادق عليهالسلام به معلّي كه عازم سفر بود فرمود:«اي معلي با بخشش به برادرانت به آنان اظهار محبت كن، زيرا كه خداوند بخشش را وسيلهي دوستي و عطا كردن به ديگران را وسيلهي دشمني قرار داده است.5
از مهمترين و بنياديترين اصول مديريت حج، اصل تفقّه و آموختن احكام، آداب و اسرار حج ميباشد. براي انجام صحيح حج و عمره يك سلسله قوانين واجب و حرام وجود دارد كه زائرين بايد به دقت مراعات كنند زيرا شرط صحت حج تطابق اعمال آن با قوانين حج ميباشد كه در اين رابطه استفاده از كتابهاي مناسك حج با توجه به نظريات مرجع تقليد زائر و راهنمايي روحانيون حج به انجام اعمال حج زائر كمك ميكند.
البته رعايت آدابي، مانند اين كه قبل از رفتن به سفر ، حاجي از گناهان خود توبه نمايد، با مال حلال حج به جا آورده زيرا كه خداوند حج و عمره با مال حرام را نميپذيرد 6، برداشتن توشه (مادي و معنوي) و البته كه بهترين توشه، تقوا است و كمك به ديگران، در اين رابطه اسماعيل خشعمي ميگويد: به امام صادق عليهالسلام گفتم: وقتي ما در سفر حج به مكه ميرسيم، همراهانم مرا نزد اثاثيهي خود گذاشته و به طواف ميروند، حضرت فرمودند: پاداش تو از آنها بيشتر است.7 همچنين تحمل مشكلات سفر، به جا آوردن مستحبات حج و... بر زائرين لازم است به آن اميد كه حجشان مورد قبول درگاه الهي واقع شود.
از ديگر اهداف متعالي حج، ارتباط با خداست به همين دليل در متن اعمال و مناسك حج، دعا و گفتگوي با خدا و ذكر و ياد او يكي از اصلي ترين عناصر تشكيلدهندهي حج است كه اگر حج از اين عنصر تهي گردد به عبادتي بيروح تبديل ميشود. دعا هم چون هر عمل ديگري شرايط خاص خود را دارد تا به اجابت برسد كه از جمله آنها مكانها و زمانهاي دعاست و در روايات و كتب ديني شانزده مكان براي دعا در سرزمين مكه ذكر شده است كه عبارتند از: زيرناودان طلا، نزد مقام ابراهيم، كنار حجرالاسود، حدفاصل در كعبه تا مقام ابراهيم، داخل كعبه، كنار ركن يماني، كنار در كعبه، كنار چاه زمزم، ملتزم كنار ديوار مستجار، ديوار مستجار، حجر اسماعيل، روي كوه صفا، در مسعي(بين صفا و مروه) ، صحراي عرفات، مشعرالاحرام و نزد جمرات سهگانه، لحظههاي اجابت دعا در حج عبارتند از: هنگام پوشيدن لباس احرام، لحظهي ورود به مسجدالحرام، وقت ورود به حرم، هنگام ديدن كعبه، در حال طواف، لحظهي ديدن حجرالاسود ، زمان استفاده از آب زمزم، در حال سعي صفا و مروه، هنگام نشستن روي كوه صفا، وقت وداع با خانهي خدا، هنگام وقوف در عرفات، در مشعر و در مني، زمان رمي جمرات، هنگام تقصير و ذبح قرباني.
از ديگر مصاديق ذكر ، يادخدا تسبيح گفتن است. بر همين اساس بر حجاج لازم است براساس علاقه و توان خود يك جدول و تقويم ذكر تنظيم نمايند تا در طول سفر به اين اذكار بپردازند و از اثرات فراوان آن چون، زنده شدن دل، دور شدن شيطان و ... بهرهمند گردند.
البته حاجيان بايد مراقب باشند و شياطين را از آسمان وجود خود برانند چرا كه آنها همواره درصددند در كار بندگي و تعالي انسانها اختلال ايجاد كنند . لذا بايد هميشه در مقابلشان به حال آماده باش باشند و به تجربه ثابت شده كه حضور و كارشكني شياطين در معنويترين كارها و مكان ها كه بندگان به دنبال عبوديت حق گام بر ميدارند به مراتب بيشتر است و آنجا كه تحولات معنوي فزوني يابد تهاجمات شياطين زيادتر ميشود. شناخت راههاي نجات از شيطان (پناه بردن به خداوند، دائمالوضو بودن، صدقه دادن و...) از جمله برنامههاي مديريت صحيح حج ميباشد.
زمان(شبهاي قدر) و بهترين مكان(خانهي خدا) در خواست آن از خداوند بسيار سفارش شده و دعاهايي از ائمهي معصومين عليهمالسلام در اين مورد آمده است.
آشنايي با آثار و منافع حج براي حاجيان بيشتر ميتواند در زمينهي تعالي حج مفيد و مؤثر واقع شود. خداوند در آيات 27 و 28 سورهي حج به رسول گرامي خود ميفرمايد: مردم را دعوت عمومي به حج كن تا به سوي تو روي آرند.... و شاهد برخي منافع گوناگون خود باشند ...
دانستن آثار فردي و احتماعي ، سياسي و اقتصادي، معنوي و دنيوي، برزخي و اخروي و... باعث ميشود تا ديدگاه زائران را نسبت به حج ديدگاهي صحيح و نيتها را خالص و اشتياق آنها را دوصد چندان نمايد. در اين رابطه امام سجاد عليهالسلام فرمودهاند: حج يا عمره به جا آوريد تا بدنهايتان سالم بماند و روزيتان توسعه يابد و هزينههاي زندگي خانوادهي شما تأمين گردد.8 و امام صادق عليهالسلام نيز فرمودهاند: «هر كس براي خدا حج به جا آورد و قصدش رياكاري و شهرتطلبي نباشد به يقين خداوند او را ميآمرزد.»9
از ديگر فوائد حج عبارتند از: فقرزدائي، آرامش قلب، تضمين سلامتي، توسعه رزق و روزي، آمرزش گناهان، نجات از فشار قبر، برطرف شدن سختيهاي دنيا، خير هميشگي در زندگي دنيوي، برطرف شدن هراس قيامت، بازداشتن نفس از خواهشها و لذتها و...
از ديگر مواردي كه باعث ايجاد انگيزه براي تشرف به حج ، انجام مشتاقانه و آگاهانه مناسك حج، تعيق باورهاي ديني و رفع شبهات احتمالي و تأثيرپذيري از معارف حج ميگردد، آشنايي با اسرار و معارف زيباي حج است كه ميتوان از منابع معتبر و روايات ائمه عليهمالسلام بهره گرفت.
در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه در سفر حج مشقت و سختي وجود دارد و امام صادق عليهالسلام ضمن حديثي وجود مشقت و سختي در حج را امري طبيعي و تكويني دانسته و ميفرمايند: «هيچ سفري مانند سفر مكه در گوشت و خون و پوست و موي انسان اثر نميگذارد و هيچكس به زيارت كعبه موفق نمي شود مگر با مشقت.»10
فراموش نكنيد كه در كنار اين سختيها و آثار فوق العادهِ روحي و پرورش دهندهي آن، پاداش هاي بسياري براي تحمل نمودن اين مشقتها منظور شده است. پيامبر گرامي اسلام صلياللهعليهوآلهوسلم در خصوص برخي از اين مشقتها ميفرمايند: هر كس در مكه يك روز بيمار شود براي او اعمال صالحي كه 60 سال انجام ميداده نوشته ميشود و هر كس بر گرمي هواي مكه صبوري نمايد، صد سال آتش دوزخ از او دور ميگردد و صد سال به بهشت نزديك شود.11
آري حج، ضيافت الهي است، حج فرار از خود به سوي خداست، حج كنار گذاردن تمام تعلقات است.... پس اول بايد تمرين و كنترل نفس، يعني با برداشتن يك قدم تصميم بگيري به سوي خدا بروي و چون راه را نميداني بايد بخواهي تا تو را به مقصد برسانند پس راه دوم پيروي از حجت و اولياء خداست اينگونه خود را رها ميكني و براي او ميشوي (بسم الله و بالله و في سبيلالله و علي ملة رسول الله)
پس آنان كه با بصيرت و معرفت سفر عاشقانهي حج را آغاز ، و با محبت و عشق به رسول خدا (ص) و خاندان گرامي او به دور از معصيت و گناه آن را به پايان ميبرند ، به سودي بزرگ ميرسند و لايق تبريك امام خود ميشوند كه «اي حاجي خانه خدا و زائر قبر پيامبر خدا و شيعهي آلمحمد، شيريني حج گوارايت باد.»12
پی نوشت ها
1- شعراء/84
2- كافي/ج4،ص268
3-مستدرك الوسائل،ص189
4- مقدمه تفسير مرآت الانوار،ص217
5- بحار ج68،ص48
6- بحاراانوار،ج96،ص120
7- كافي،ج4،ص545
8- كافي،ج4،ص252
9- ميزانالحكمه،ح3270
10- كافي،ج6،ص262
11- مستدرك، ج9،ص364
12- امام صادق عليهالسلام، اصول كافي،ج4،ص549