مولاي من! بي تو در كوير خشك غيبت به سر ميبريم. كويري كه روزهايش گرم و سوزان و شبهاي آن سرد و سياه است.اما در همين شبهاي سرد و تاريك غيبت، دلسوختگاني در انتظار پگاه ظهور تو نشستهاند، تا بيايي.
مهدي جان! اشتياق به ديدارت آنچنان در وجود شيفتگانت ريشه دوانيده كه مرغ جانشان در جستجوي ديدار تو به هر سو پر ميكشد و در هر لحظه اين شبنم دوري و فراق توست كه چشمهاي به انتظار نشستهشان را آبياري ميكند تا بتوانند فقط در راه تو گام بردارند.
آنان ميدانند كه تو مهربانترين و دلسوزترين پدر دنيا هستي و ميدانند كه هيچگاه نگاه محبتآميز و كريمانهات را از فرزندانت دريغ نكردهاي، حتي فرزندان خطاكار! پس شبانهروز با زبان قلبي سرشار از مهر تو دعاگوي آمدنت هستند و مصرانه فرجت را از درگاه ايزدمنان گدايي ميكنند.
آقاي من! در اين آشفته بازار دنيا كه گروهي دل خود را به ريسمان نازكتر از نخ گره زده و سرگردان به دور خود ميچرخند و گروهي نيز در تلاشاند تا نام تو را از قلبها پاك كنند، اينان در هر مكان و در هر زمان با صداي بلند نام تو را فرياد ميكنند و فضائل بيشمارت و مهر و لطف بياندازهات را به هر طريق كه بتوانند، منتشر ميكنند.
چونان سروي صبور و مقاوم، عاشقانه و خالصانه در مقابل طوفان حوادث و سختيها ايستادهاند و در اين گرفتاريهاي زمانه با تمسك به آستانت ، به وجود مقدس تو پناه جستهاند كه تو تنها فريادرس زمانهاي.
اي كهف حصين و اي پناه مضطرّين ، از اقيانوس بيكران معرفتت به ما نيز عطا كن تا ما نيز در زمرهي ياران و ياريكنندگانت قرار گيريم و حقوقت را ادا كنيم.
به اميد آنكه هيچ لحظهاي بر ما نگذرد مگر با ترنّم نام و ياد تو.
يا صاحبالزّمان! هماينك بيا كه تنها باران رحمت و رأفت توست كه كوير خشك وجودمان شكوفهباران ميشود و حضور تو تنها تسليبخش دلهاي شكسته و قلبهاي خستهي ماست.