اغلب ما آنچنان غرق در گرفتاريها و روزمرگيهاي زندگي شدهايم، كه كمتر فرصت داريم راجع به آخرت و لحظهي مرگ بينديشيم. ثانيهها را به سرعت يكي پس از ديگري پشت سر ميگذاريم درحالي كه نميدانيم تا آخرين ثانيه چقدر فرصت داريم؟ بد نيست هرزگاهي به خود آييم و به سرگذشت خود در لحظهي مرگ بينديشيم كه طبق فرمايش امام سجاد عليهالسلام سه وقت براي مردم از سختترين وقتهاست. اول لحظهاي كه ملكالموت را ميبينيد، دوم زماني كه در قبر گذاشته ميِشويد و سوم هنگامي كه از قبر برانگيخته ميشويد و در مقابل خداوند تبارك و تعالي ميايستيد و اگر كسي از اين سه مرحله نجات يافت به بهشت ميرود و الّا هلاك شده و به آتش جهنم وارد ميشود. 1
در اين نوشتار سعي خواهد شد تا با استناد به آيات و روايات به برخي از سؤالات شما پيرامون لحظهي ملاقات با فرشتهي مرگ پاسخ داده شود، به اميد آنكه اين لحظهي ديدار براي شما شيعيان محبّ اهلبيت عليهمالسلام، لحظهاي سهل و شيرين باشد.
در ابتدا توجه شما را به نكاتي راجع به عزرائيل جلب مينماييم:
- طبق آيات و روايات عزراييل ياراني دارد كه به وسيلهي آنها جان موجودات را ميگيرد. در آيهي 61 سورهي انعام چنين آمده است:
« حَتَّىَ إِذَا جَاء أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ يُفَرِّطُونَ »
« آنگاه كه هر يك از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما جانش را ميگيرند و آنها هرگز كوتاهي نميكنند»
و يا اين آيه كه خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد:
« قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ» 2
« بگو فرشتهي مرگي كه بر شما گمارده شده جانتان را ميستاند»
- عزراييل به مدت عمر بندگان آگاه نيست. در واقع او و يارانش نميدانند كه يك شخص چقدر عمر ميكند و چه زماني بايد از دنيا برود. علم آن نزد پروردگار عالميان است و خداوند دستور گرفتن جان بندگان را به عزراييل و يارانش ابلاغ ميفرمايد و آنها نيز بنا به فرمان الهي مأموريت خود را انجام ميدهند.
- عزراييل نام كساني را كه جانشان را ميگيرد از قبل نميداند. فردي از امام صادق عليهالسلام سؤال نمود: ملكالموت هنگام گرفتن جان ميداند كه جان چه كسي را مي گيرد؟ ايشان فرمودند نه بلكه نامهاي از آسمان ميآيد كه جان فلانبنفلان را بگير.3
- ملكالموت مطيع ائمه عليهمالسلام ميباشد. در روايات بيان شده كه عزراييل مأمور به اطاعت از ائمه عليهمالسلام است.
- عزراييل مأمور به مدارا با شيعيان و دوستان اميرالمؤمنين علي عليهالسلام است. هنگامي كه در عيد غديرخم رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم فرمود: « من كنت مولاه فعلي مولاه» فرشتگان مقرب افتخار نمودند به اين كه خادم و دوستدار حضرت علي عليهالسلام بودند و عزراييل نيز افتخار كردو گفت: چه كسي مانند من است كه مأمور شدهام جان شيعيانش را به اجازه و رضايت او بگيرم؟4
در حديث ديگري از پيامبراكرم صلياللهعليهوآلهوسلم چنين آمده است:
اول كسي كه از اهل آسمان عليبنابيطالب عليهالسلام را به عنوان برادر خود گرفت اسرافيل بود و سپس ميكائيل و جبرئيل و اول كسي كه از اهل آسمان او را دوست داشت حاملان عرش بودند و بعد رضوان، نگهبان بهشت و ملكالموت و همانگونه كه ملكالموت بر انبياء عليهمالسلام رحم ميكرد بر دوستداران عليبن ابيطالب عليهالسلام نيز رحم ميكند.5
- عزراييل در هر روز پنج بار افراد خانه را صدا ميزند. حضرت محمد صلياللهعليهوآلهوسلم ميفرمايد: هيچ خانهاي نيست مگر آنكه ملكالموت در هر شبانهروز پنج مرتبه به افراد آن خانه نظر كند. پس هنگامي كه اجل يكي از اهل آن خانه تمام شده باشد غم مرگ را بر او القا ميكند و سختي و رنجهاي مرگ او را فرا ميگيرد. اهل آن خانه موها را ميكنند ، بر سر و صورت ميزنند و ناله و شيون ميكنند. اما فرشته ي مرگ ميگويد: واي بر شما! چرا ناله و شيون سر ميدهيد؟ به خدا قسم رزق شما از بين نرفته و اجلتان نزديك نگرديده؛به نزد او نيامدم و روحش را نگرفتم مگر آن كه به آن مأمور شدم. دربارهي شما نيز بر من حق است كه به نزدتان برگردم تا احدي از شما باقي نماند.
سپس رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم ادامه ميدهند: سوگند به آن كسي كه جان من در دست اوست اگر اهل خانه مكان مردهي خود را ببينند و صدايش را بشوند ، دست از او برداشته و بر حال خودشان گريه ميكنند.6
حال ميخواهيم بدانيم كه عزراييل چگونه جان افراد را ميگيرد و آيا همه را به طور يكسان قبض روح مينمايد؟
همانطور كه گفته شد فرشتهي مرگ و يارانش به اذن خداوند جان موجودات را ميگيرند. صادق آلمحمد عليهالسلام ميفرمايد: از ملكالموت سؤال شد كه چگونه روحها را در يك لحظه ميگيري در حالي كه بعضي از آنها در مغرب و برخي ديگر در مشرق هستند؟ او گفت: آنها را ميخوانم و جوابم ميدهند. همانا دنيا در دست من همانند سكه اي در دستان شماست هر طور كه بخواهم آن را ميچرخانم.7
در روايتي آمده است كه روزي رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم به اميرالمؤمنين عليهالسلام فرمود: يا علي چون ملكالموت جهت قبض روح كافر نازل شود با خود سيخي از آتش ميآورد و با اين وسيله روح او را ميگيرد...
سپس حضرت علي عليهالسلام از نبي خدا سؤال ميكند: آيا از امت شما كسي به اين نحو قبض روح ميشود؟ ايشان ميفرمايند: بلي! حاكمي كه جور كند و كسي كه مال يتيم را به ظلم و ستم بخورد و كسي كه شهادت دروغ بدهد.8
پنجمين گوهر امامت ميفرمايد: هنگامي كه يكي از شما شيعيان در وقت جاندادن باشيد ، فرشتهي مرگ نازل شده و ميگويد: آگاه باش به چه چيزي اميد داشتي تا به تو عطا كنم و از چه چيزي ميترسيدي تا تو را در امان گيرم؟ و براي او دري رو به جايگاهش باز مي شود و ملكالموت ميگويد: به جايگاهت در بهشت نگاه كن و ببين كه انها رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم و علي، حسن و حسين عليهمالسلام رفيقان تو ميباشند.9
اما آيا راهي وجود دارد كه زمان مرگ را به تعويق بيندازيم؟ در پاسخ بايد گفت: روايتي وجود دارد مبني بر اين مضمون كه ميتوان با انجام اعمالي مانند نيكي به پدر و مادر، صلهي ارحام و ... زمان مرگ غيرقطعي را به تعويق انداخت. به اين روايات توجه كنيد:از رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم روايت شده كه فرمودند: مردي را در خواب ديدم كه ملكالموت براي گرفتن جانش آمده بود ولي نيكي به پدر و مادر مانع از مرگ او شد.10 و يا اين روايت كه معاذبنمسلم نقل كردند: در محضر امامصادق عليهالسلام بودم كه از بيماري و درد سخن به ميان آمد، حضرت فرمودند: بيماريهايتان را با صدقه مداوا كنيد ، همانا به ملكالموت اجازهي قبض روح بندهاي داده ميشود ولي چون صدقهاي داده ميشود، به عزراييل گفته ميشود كه برگرد و روحش را مگير.11
حضرت عليعليهالسلام مي فرمايند: همانا ملكالموت به صورت شخص نيكوكار نسبت به پدر و مادر ميخندد و براي شخص عاق والدين ترشرو ميباشد. 12
ممكن است اين سؤال به ذهن شما نيز خطور كرده باشد كه آيا اين مأمور معذور قبض روح هم قبض روح ميشود؟
پاسخ خود را در كلام گوهربار سيدالساجدين عليهالسلام مييابيم كه در حديثي در مورد دميدن اسرافيل در صور فرمودهاند: ... ديگر هيچ انس و جن، شياطين و موجودي كه داراي روح باشد بر روي زمين نميماند مگر آنكه همگي ميميرند ... پس خداوند متعال ميفرمايد: اي ملكالموت كداميك از آفريدههاي من زنده مانده است؟ ميگويد: پروردگارا تو آن زندهاي هستي كه نميميري، جبرئيل، ميكائيل، اسرافيل و من نيز زنده ماندهايم.
خداوند امر مي كند به عزراييل كه روح آنها را بگير... و سپس خداوند ميفرمايد : اي ملكالموت به اذن من بمير و ملكالموت ميميرد.
در پايان با ذكر چند روايت به خود و شما هشدار ميدهيم كه « كُلُّ نفسٍ ذائِقة الموت» و پناه ميبريم به خداوند و از او ميخواهيم كه تا آخرين ساعات عمر ما را از شك و شبهه و اضطراب در دين نگه دارد و روح ما با اعتقاد به توحيد از دنيا برود كه اين است سرانجام نيك.
- در روايت است كه هيچ روزي نيست مگر آنكه ملكالموت به مردم نظر مياندازد، اگر آنها را در حال معصيت يا لهو و لعب و خندان و خوشحال ببيند، ميگويد: اي مسكين چه چيزي تو را در غفلت فرو برده است، هر كاري كه ميخواهي انجام بده كه از براي تو در دست من سختيهاي مرگ است كه به وسيلهي آن رگ گردنت را پاره ميكنم.13
- چون هنگام مرگ بنده فرا رسد فرشتهي مرگ بر او ظاهر ميشود و به او ميگويد كه از عمر تو ساعتي بيش باقي نمانده و لحظهاي از آن به تعويق نيفتد. در آن وقت براي بنده اندوه و حسرت و تأسف پديدار ميشود كه اگر تمام دنيا از آن او باشد، بدهد تا در عوض ساعتي ديگر به عمر خود بيفزايد كه در آن كوتاهي و تقصير خود را جبران نمايد، ولي بدان راه نيابد. 14
- رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم ميفرمايند: هر شب ملكالموت ندا ميكند و ميگويد: اي اهل قبور امروز به حال چه كساني غبطه ميخوريد؟
مردگان مي گويند : بر حال مؤمناني كه در مساجد نماز ميخوانند و ما نميخوانيم، زكات ميپردازند و ما نميپردازيم، ماه رمضان روزه ميگيرند و ما نميتوانيم بگيريم و بر آنچه از خرج زن و بچههايشان زياد آمده صدقه ميدهند و ما نميتوانيم بدهيم. ما بر حال آنان غبطه ميخوريم.15
منبع
كتاب حضرت عزراييل مأمور معذور
نوشتهي جابر رضواني
1- خصال ج1، ص119
2- سجده/11
3- كافي ج3، ص255و امالي طوسي ص693
4- مصباح كفعمي ص735
5- ارشاد القلوب ص235
6- ارشاد القلوب ج 1، ص 62، اعلامالدين ص345
7- من لا ينهره الفقيه ج1 ،ص 134
8- امالي شيخطوسي ص 432
9- تفسير عياشي ج2، ص 124
10- روضة الواعظين ج2، ص367
11- وسايلالشيعه ج9، ص375
12- مستدركالوسائل ج15، ص 176
13- شرح نهجالبلاغه ج20، ص 346
14- علم اخلاق اسلامي ج3 ، ص79
15- ارشادالقلوب ج1، ص53