اگر شما را به اطاعت محض از كسي فرمان دهند كه در گفتار و كردارش گاه درست و گاه نادرست عمل ميكند، آيا در پيروي از او دچار سردرگمي و ترديد نميشويد؟ چنين كسي كه خود دچار اشتباه و انحراف است چگونه مي تواند ديگران را راهنمايي كند؟
قطعاً عقل سليم پيروي مطلق از چنين شخصي را نخواهد پذيرفت بر اين اساس خداوند حجتها و برگزيدگان خويش را به زينت عصمت آراست تا بتوانند به خوبي وظايف خود را انجام دهند و مورد پذيرش و اعتماد مردم قرار گيرند و راهنماي آنان باشند، يعني اين سفيران الهي را از هر گونه ناپاكي و گناهي معصوم و مطهر نمود به طوري كه لحظهاي مرتكب هيچ گناه صغيره يا كبيرهاي نميشوند و از آن چه خداوند به آنها فرمان داده سرپيچي نميكنند و در هيچ يك از كمالات و احوالاتشان، اثري از نقص و جهل وجود ندارد، حق تعالي اين مقام را فقط مختص سفيران و حجتهاي خود قرارداد حال اين سؤال مطرح مي شود كه آيا از اين عزيزان، در ارتكاب گناه سلب شده و برگزيدگان الهي اجباراً گناه را ترك ميكنند؟
پاسخ منفي است، خداوند با علم لايزال خويش ميدانسته كه اين گوهرهاي پاك به رغم داشتن قدرت، با حسن اختيار خود به سوي خيرات ميل ميكنند و گرد هيچ گناه و آلودگي نميگردند، پس در اين راه نهايت توفيق خويش را همراه آنان كرده و در راه رسيدن به اين پاكي و عدم آلودگي به هر گونه پليدي، آنان را بسيار كمك كرده است. و به اختيار خود به سمت افعال نيك ميل ميكنند خداوند نيز به خاطر پاداش اين اختيار خوب، آنان را حفظ ميكند در اين راه مدد مينمايد. لذا اين عصمت را ميتوان به خدا نسبت داد و اين بزرگواران را معصوم به عصمت الهي دانست، در واقع اين عزيزان استحقاق چنين تفضلي را داشته اند.
آيه ي شريفهي سورهي احزاب ميفرمايد: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» 1
همانا خداوند اراده كرده است تا از شما «اهلبيت» هرگونه پليدي را دور دارد و شما را نيك پاكيزه سازد.
همانطور كه ميدانيد در شأن نزول آيهي فوق كه به حديث كساء مشهور است 2 اهلبيت ياد شده را چهارده معصوم پاك دانستهاند.3
حال دوستان به نظر شما چه كسي به اطاعت سزاوارتر از اين بزرگواران است؟ آيا در اين زمان كه چهاردهمين نور پاك در پس پرده ي غيبت است نبايد با انجام وظايفمان مطيع و فرمانبردارش باشيم؟ آيا نبايد در اين دوران حيرت غيبت با تشبث به آن عزيز خود را از فتنهها و گناهان مصون بداريم؟
برگرفته از كتاب ميثاق الهي
پی نوشت ها
1- احزاب/34
2- بحار، ج35 ، باب 5- صحيح ترفندي 12: 85 ، تفسير طبري 22:7
3- عقباتالانوار همين استدلال به نقل از علماي سني آمده است