ميدانيم كه اصل مهماننوازي در اسلام و همچنين در آداب و رسوم ايرانيان امري پسنديده و قابل احترام بوده و هست و توصيه ها و تأكيدات فراواني از بزرگان و اولياي دين بر اجراي امر خداپسندانه مهماننوازي و گذشت و ايثار در راه مهمان و تأمين آسايش او شده است.
اما در بين تأكيدات فراوان خط قرمزهايي نيز وجود دارد كه ما را از حضور در برخي از مهمانيها و مجالس نهي نمودهاند و در شرايط خاص ممنوعيتهايي اعمال گرديده است. براي پاسخ به اين سؤال ابتدا به برخي از مهمانيهاي مورد تأكيد ميپردازيم:
يكي از انواع اين مهمانيها، دعوت جهت مراسم عروسي است. برگزاري مراسم جشن با حضور دوستان، خويشاوندان و آشنايان جزء آداب و رسوم ديرينهي مردم ايران بوده و شارع مقدس نيز آن را مورد تأكيد و تأييد قرار داده است.
پيامبر گرامي اسلام صلياللهعليهوآلهوسلم در شب خواستگاري دخترش حضرت فاطمه سلاماللهعليها بلال را طلبيدند و فرمودند :«دخترم فاطمه عليهاالسلام را به پسرعمويم علي عليهالسلام تزويج نمودم، دوست دارم اخلاق اسلامي را كه وليمه ازدواج است در بين امتم قرار دهم، اكنون اي بلال ، به بازار گوسفند فروشان برو و گوسفندي همراه با پنج مدّ جو خريداري كن و ظرفي نيز براي پخت طعام فراهم ساز تا مهاجران و انصار را به وليمهي عروسي دعوت كنم...»1
همچنين ثامنالحجج عليهالسلام در اينباره فرمودهاند:«مهماني كردن براي امر ازدواج (زناشويي) سنت است.»2
اما متأسفانه آنچه كه امروزه در جشنهاي عروسي ديده ميشود غالباً همراه با گناه و هنجارشكنيهاي اخلاقي و خلاف شرع ميباشد و اينگونه مراسمها تحت تأثير عواملي مذموم، خرافي و احساسي قرار گرفته تا جايي كه باعث شده اين سنت حسنه رنگ غيرالهي به خود بگيرد.
همچنين گاهي نحوهي دعوت كردن افراد به جشنهاي عروسي صحيح و بر طبق اخلاق اسلامي نميباشد. به اين سخن رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم توجه فرمائيد كه فرمودهاند: «چه قدر بد است آن عروسي كه ثروتمندان در آن حاضر و فقيران از آن محروم ميباشند.»3
«مهماننوازي براي سفر حج» از ديگر مواردي است كه در روايات غنيمتي براي صاحب آن از ثواب زياد ميباشد.4 همچنين جهت تولد نوزاد ، امام باقر عليهالسلام اينگونه فرمودهاند: «مولود در روز هفتم نامگذاري شود، سرش را بتراشند و هموزن موهايش صدقه دهند، از طرف او قوچي عقيقه و اعضاي او را قطعهقطعه كنند و بپزند و گروهي از مسلمين را با آن ميهمان نمايند»5
در روايتي آمده است هنگامي كه جعفربنابيطالب عليهالسلام شهيد شد، خاتمالنبيين صلياللهعليهوآلهوسلم به حضرت زهرا سلاماللهعليها فرمودند: « به نزد اسماء بنت عميس همسر جعفر و خانوادهي او به تعزيت و تسليت برو و براي ايشان تا سه روز غذا تهيه كن و بفرست.»6 و اين سنت طعام فرستادن براي خانوادهي داغدار و مصيبتديده از آن پس رواج يافت.
لازم به ذكر است كه پذيراي مهمان و هزينه كردن براي آن منحصر به چهارديواري خانه نميشود و در خارج از منزل نيز عملي و قابلاجراست، حتي در برخي موارد پذبرايي از مهمان بيرون منزل ارجح ميباشد. مثلاً: خانوادههاي نيازمند، سالمندان، ايتام و... گاهي به خاطر شرم حضور، دعوت برخي ميزبانان نيكوكار را اجابت نميكنند پس نيكوتر است كه از اين افراد در محل سكونت خودشان و يا محل ديگري پذيرايي شود، همچنين مهماني كردن صاحبان مصيبت در منازل خودشان از جمله سنتهاي اسلامي به شمار ميرود.
فراموش نكنيد ممكن است دعوت از مهمان با نيت و هدفهاي مختلفي صورت بگيرد كه البته هر كدام از جايگاه و ثواب مخصوص به خود را دارد و ميزبان بايد مراقب باشد كه دچار عجب و خودبرزگبيني نگردد ( خصوصاً افرادي كه اعمال حسنه و خيرات زياد انجام ميدهند) و خداي ناكرده كار او جنبهي تظاهر پيدا نكند. اين توجه نيز لازم است كه در ضيافت هاي عمومي فقرا فراموش نكردند، گاه مشاهده ميشود كه دعوتكنندگان هنگام دعوت در مناسبتها و مراسمهاي مختلف اول به سراغ متمولين و متمكنين ، يا كساني كه داراي اسم و شهرت هستند ميروند و خانوادههاي فقير يا در ليست مدعوين نيستند يا در انتهاي آن قرار ميگيرند حال آن كه پيامبر اسلام صلياللهعليهوآلهوسلم فرمودهاند: «بدترين غذاها وليمهاي است كه ثروتمندان سير را بخورانند و گرسنگان را از آن محروم نمايند.»7
اكنون به بيان برخي از ضيافت هاي غيرمجاز ميپردازيم:
حضرت محمد مصطفي صلي اللهعليهوآلهوسلم فرمودهاند:« كسي كه پيش از سلام به سخن آغاز كند، پاسخش را ندهيد و به مهماني خود نخوانيد تا سلام كند.»8
گرچه پيامبر اسلام صلياللهعليهوآلهوسلم هميشه خود در سلام كردن پيشقدم بودهاند اما در اين روايت خواستهاند يك مسئلهي اخلاقي تربيتي را يادآور شوند كه چنانچه سلام نكردن به ميزبان به دليل خود بزرگبيني و تكبر باشد بايد فرد متكبر را تحقير نمود.
صادق آلطه عليهالسلام برخي از مجالس نهي شده را اينگونه بيان نمودهاند كه :«هر كس به خدا و روز جزا ايمان دارد نبايد در مجلسي بنشيند كه امامي را در آن عيبجويي كنند يا مؤمني را مذمت نمايند.»9 و در جائي ديگر از آن حضرت نقل شده است كه:« سه مجلس است كه خداوند آنها را دشمن ميدارد و عذاب خود را بر اهل آن ميفرستد پس با آنان ننشينيد و مجالست نكنيد؛ يكي آن مجلسي كه در آن كسي باشد كه در فتواي خود دروغ بگويد، ديگر مجلسي كه ذكر دشمنان ما در آن تازه و نو ولي ذكر ما اهلبيت در آن كهنه باشد و همچنين مجلسي كه در آن كسي است كه مردم را از پيروي ما بازميدارد.»10
مولاي متقيان حضرت علي عليهالسلام نيز در اينباره فرمودهاند:«رسول خدا صلياللهعليهوالهوسلم منع كرد مردم را از پذيرش دعوت فاسقان بر خوراكشان.»11
يكي از نكات مهم قابل ذكر اين است كه ميزبان و مهمان هرچهقدر با يكديگر صميمي باشند هنگام ملاقات در ضيافتها بايد شئون اسلامي را مراعات نمايند، خصوصاً خانمها در برابر نامحرم نسبت به پوشش خود بيتفاوت نباشند و البته آقايان نيز بايد ملاحظاتي داشته باشند تا اين امر خداپسندانه با وسوسههاي شيطان همراه نشود و ثواب مهمانداري كم يا ضايع و يا خداي ناكرده به گناه تبديل نگردد. اين توصيهي رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم را همواره به ياد داشته باشيد، ايشان فرمودهاند: «تكلف كنندگان را دوست ندارم و هر كس را كه براي خودنمايي اطعام نمايد، خداوند از حديد دوزخ به او بخوراند و آن خوراك را در شكمش آتش سازد، تا دادگري مردم در روز قيامت به پايان رسد و در روايتي ديگر بيان داشتهاند: هر كس به برادرش شيريني بخوراند، خداوند تلخي مرگ را از كامش ببرد.»12
در پايان گفتاري از امام صادق عليهالسلام را به شما عزيزان عرضه ميداريم كه از پدر بزرگوارشان حضرت عليبنالحسين حديث كردهاند: «اي فرزندم در نظر داشته باش كه با پنج كس همنشين نشوي و با آن ها به گفتگو و رفاقت نپردازي ...مبادا با دروغگو همنشين شوي زيرا كه او به منزله ي سرابي است كه در نظرت دور را نزديك و نزديك را دور جلوه ميدهد، زنهار از همنشيني با فاسق و گنهكار بپرهيز زيرا كه او به يك لقمه يا كمتر از آن تو را بفروشد. بر تو باد كه با شخص بخيل همنشين نگردي زيرا كه او مال خود را در سختترين نيازمنديهايت از تو دريغ دارد و مبادا با احمق همنشين شوي كه او ميخواهد به تو سود رساند ولي زيانت ميزند و مبادا آن كس كه قطع رحم كند رفاقت كني كه من او را در سه جاي قرآن ملعون يافتم.»13
پی نوشت ها
1- كنزالعمال خ44625
2- تحفالعقول (ترجمه پرويز اتابكي)/469
3- كنزالعمال /خ44625
4-خصال، آداب و سنن(محمدباقر كمرهاي ترجمه ج 16 بحارالانوار)
5- مكارمالاخلاق طبرسي(ترجمه سيدابراهيم ميرباقري)ج1/435
6- من لا يحضره الفقيه - شيخصدوق
7- كنزالعمال، خ27446
8- خصال، شيخصدوق ج1،16
9- اصول كافي ج4/87
10- عللالشرايع ج2/135
11- امالي، شيخ صدوق/426
12- وسائلالشيعه/84
13- اصول كافي/455(آيات 22و23 سوره محمد(ص)، آيه 25 سوره رعدو آيه 27 سوره بقره)